رمان ویژه

باغ خیال

رمان ویژه

باغ خیال

سلام خوش آمدید

ازدواج قبل ازدانشگاه قسمت اول

پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۶:۰۷ ب.ظ

ایوب پس ازاخذدیپلم به همراه مهساپس ازاخذدیپلم ازدواج نمودیک عقددریک چادردرصحراوبعددرهمان چادرخانواده خودراتشکیل داد.برق چادرازطریق یک پاوربانک خورشیدی تامین میشد.درواقع اوقصددادن پول برای برق رانداشت.گازچادرازمخزن بزرگ مدفوع دردل زمین تامین میشد.اومیدانست چگونه همه چیزرادرست کند.درمرزازمرزنشینان کوله برددرازای یک خدمت کوچک اندکی پول بدست میاوردودربازارسیب زمینی میخریدودردل آتش کباب مینمود.اوراحت بودزمین وابروغیره درحرکت بودندتااوقوت خودرابدست آوردوخداراشکرکند.هردوبی پدرمادربودنددرزلزله کرمانشاه همه چیزراازدست داده بودندهمه چیززیرآواردفن شده بوداسنادملکی وحتی بیمه نامه دلاروطلاوهرچیزی که میبایست جهت سیرکردن شکمشان استفاده مینمودند.دولت هم مداوم همه چیزراگران مینمودچاره همه چیزدربرابراوآتش زدن موادغذایی خام بود.گرچه درکویرلوت ازنورخورشیدجهت داغ شدن ماهیتابه ودرست نمودن نیمرواستفاده مینمود.اوبعدازمدتی صاحب شش فرزندشده بودوخوشحال بود.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

رمان وداستانک

طبقه بندی موضوعی