رمان ویژه

باغ خیال

رمان ویژه

باغ خیال

سلام خوش آمدید

۲۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

90سال سن داشت،میدانست چگونه جلوی احتکاروگرانفروشی وموانع بین تولیدتامصرف رابگیرد.نگاهش بایک فرمول ریاضی ساده میچرخیداین فرمول افزایش سودسپرده بود.تورم وقتی بالابرودسودسپرده منفی باشدضررپشت ضرر حاصل میگردد.

اما نگاه نمایندگان مجلس پول پاشی بود.چون مرکزآمارنرخ تورم را36درصد اعلام کرده بود.

دکترتوکلی با توزیع کوپن مخالف بود.او موافق سامانه جامع املاک و مسکن بود.درحالی که ملت باموزکیلویی40هزارتومان مواجه بودندوروغنی که دربازارنبود.

دکترمصباحی مقدم موافق افزایش سودسپرده بود.

دکترپور ابراهیمی مداوم دادخواست ملت راضددولت مطرح مینمودوازگران شدن ارزگلایه داشت.ارزگران میشدقاچاق ضدتولیدداخل رخ مینمود.

دولت جهت افزایش بودجه کاهش دستوری نرخ سودسپرده،افزایش نرخ ارزراانتخاب کرده بود.

نمایندگی مجلس سخت شده بودافرادزیادی خواستار شغل و ازدواج بودند خواسته هازیادبودند.

ازهمه اینها گذشته کرونابودونصف فروردین ماه تعطیل بود.دروغ پردازی پیرامون بورس زیادبودازجمله موفقیت بورس کالادرسال1399.امارهبرموانع رامیدیدمانندهمان فرد90ساله.دراین میان خریدوفروش کارت حافظه سودفراوانی داشت.ماننددلالی دلارویوروبود.دلارهای زیادی ملت خریده بودندوپولی در بانک هانبودکه سمت تولیدبرود.ارزخارجی تاج سر شده بود.1400سالی سخت بودوپرازمانع که تصمیمات عاقلانه میخواست.

عده ای معتقدبودندنقدینگی26درصدرشدکرده و بانک مرکزی بی عرضه هست.مسئولان در جلسات موزمیخوردندولی ملت خیر.

حرف های مسئولان سالهاست که برای ملت تکراری شده بود،مثل:ارز4200تومانی رانت هست،قیمت پایین حامل های انرژی رانت هست،پایین آوردن سودوام و دادن آن به امثال خاوری اشکال ندارد،مداوم میگفتنددلالی میوه ومرغ ورب وبرنج اشکال دارد عامل گرانی کمبودهای ملت تحریم هست.مداوم میخوردندومیخوابیدندوحرف تکراری میزدند.نمیگفتندسرنوشت اختلاس ایالات متحده از ایران چه شده.

همیشه عده ای ازاقتصاددان هامیگفتند:سودسپرده یابایدافزایش پیداکندیاسبدکالاداد.این عده زمان ومکان راهم درنظرمیگرفتندبعنوان نمونه اگردرترکیه سودسپرده کاهش پیدامیکردلیرارزشش پایین میآمدوریال قویترمیشدوقاچاق سمت ایران رخ مینمود.

  • ۰ نظر
  • ۳۰ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۳۷
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

پدرومادرش پشتوانه مالی او نبودند.بادرآمدحاصل از فروش سمبوسه سیب زمینی چرخ روزگارش می‌چرخید.پشت ایستگاه اتوبوس واحدمکان فروش او بود.

فائزه باتحصیلات  مهندسی صنایع به این کارمیپرداخت. شغلی بود که برایش درهمه جادرآمدزابود.

نگاهش به همسر تن پرورخودنبود.باید شکم بچه خود  راسیرمیکرد.کبری کوچولوکلاس قرآن میرفت.اومادرش  فائزه رادوست داشت.سمبوسه آی سمبوسه سمبوسه داغ دارم این فریادفائزه سمبوسه فروش برای فروش سمبوسه سیب زمینی بود.

هرسمبوسه را پنج هزارتومان میفروخت.مشتری زیادی در فصل زمستان داشت.

  • ۰ نظر
  • ۲۹ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۰۶
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

درحالیکه مردم ایالات متحده کارزیادانجام میدادندوازآنهامالیات گرفته میشد.

هیچوقت سوال نمیکردندچرامالیات صرف کشورهشتصدمیلیون نفری نمیشودولی صرف کمک به رژیم صهیونیستی میشود.

زیبایی های زیادی ایالات متحده داشت و منبع درآمد جنگ وزجر دادن به  مردم بود.همه این اتفاقات درزمان بایدن رخ داده بود.درکل بایدن فردی ضد چینی وروسی و ایرانی بود.شورش طلب بود و  از گروه های طالبان در افغانستان حمایت مالی سلاحی می نمود.تنهاوانمودمینمودتابع صلح هست.هدفش د رکشورهای به رسمیت شناخته شده دوشیدن ثروت ملی آنهابود.

مداوم سلاح به عربستان ضد یمن میفروخت.کارش تاجایی پیشرفته بود که قسم خورده بودولادیمیرپوتین روی دلیل اتحادباایران به قتل برساندواستقلال روسهارادرانتخاب رئیس جمهورزیرگیوتین ببرد.

نگاهش به همه حتی آژانس امنیتی اتمی دوشیدن و گروکشی بود.

سابقه جنگ دریک فردآلزایمری زیاد بود.پیشیابی مسیربرای سیاست مدارهای کاخ نشین سخت شده بود.درقبال زیباجلوه دادن چهره ایالات متحده مالیات صرف کمک به ملت ایالات متحده نمیشدوبادزدی چرخشان می‌چرخید.

حتی اگرشهاب سنگی باعلایم حیات درآنجابه وزن سیصدگرم فرودمیآمدبازقضیه اختصاص بودجه مطرح بود.اینهابادزدی تامین میشد.

  • ۰ نظر
  • ۲۶ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۲۵
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

حمیدبه خاطر ازدواج باالنازباخانواده پدرخودمشکل پیداکرده بود.شغلش وزن کردن عابران پیاده نزدیک پاساژلوازم الکترونیکی بوددرامدش بخاطرشلوغی مکان خوب بود.کاردیگری بلد نبود.همه اورارهاکرده بودند.

شب هاروزهاتنهادرخیابان بوددرجلوی او یک دکه روزنامه فروشی بود که چای هم میداد.اوتصمیم داشت جایی باشد که چای هم باشد.

مادرش دلش برایش تنگ نمیشداورادوست نداشت.ماننددیواربودواحساسی نداشت.

همسایه اودختربچه ای به نام فائزه داشت که عاشق بستنی بادکنک ولو اشک و...بود.دختربچه شیطانی بودازدیواربالامیرفت وواردخانه مادرحمیدمیشد.یواشکی دزدی مینمود.

  • ۰ نظر
  • ۲۶ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۰۶
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

کوچه بوی جنازه یک عابررامیداد.هواتاریک بود.سرمای شدیدی هم بود.میتوانستیم پیدایش کنیم انگاردریک گودال افتاده بودیم.سوزش برف رانمیدیدم.

فائزه گفت بازپرس دروغ میگه.اون گرفت کشتش.

بازپرس نگاه کرد به چاقوی خونی و گفت ازهمه چیزانگشت نگاری شده زود این پرونده رابه تیغ انگشت نگاری بفرستید.

فائزه گفت اون قاتل هست.

تمام کنیدبگیدمن قاتل و عاشق خیانتکارهستم.بازپرس نگاه به صورت سفیدوعرق کرده و لب جگری فائزه کرد گفت این همه آرایش غلیظ واسه چیه؟!

  • ۰ نظر
  • ۲۴ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۱۰
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

نموداراقتصادجهان و ایالات متحده و ایران میگفت قاچاقچیان انسان و...نانشان درروغن هست.خشم کاخ نشین هادرجنگ خلاصه میشد.

افرادمومن بجای قاچاقچیان انسان کشته میشدند.

ارتش های زیادی سمت خاورمیانه گسیل شده بودندومستاصل شده برگشته بودند.

هیچ رئیس جمهوری موردتوجه قرارنمیگرفت جزدونالدترامپ که فردی ضدخبرنگاربود.

 

  • ۰ نظر
  • ۲۳ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۳۱
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

حامد وقتی خواب میدید،حس برداشت آخرین خوابش مرتبط باجهنم بود.

جهنم ابتدا هفت طبقه خالی بود.وقتی عده ای مدعی خدایی بر ملل شدند احداث کامل گردید.پله های هر طبقه مملوازموادمذاب سوزنده و سقف هر طبقه نجاست سوزنده چکه میکندهمچون اسید.درراهروهامملوازمارهای دوسرسمی هست.هرکس دردنیاصلوات نذرنکرده خواهدرفت.

عالمان دینی فقه راتااین حد گسترده میدانندکه نامه عمل رابه فردمیدهندوخودش انتخاب میکندچپ برودیاراست ومغزخودکارانتخابات را قبول میکند.

حامد وقتی خواب جهنم میدید،که شکمش سیربودوجنب بود وبه خواب اهمیت نمی داد.

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۳
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

دونالدترامپ وقتی میدیدتولیدمیخوابددست درازی به منابع بانک هاباسودصفردرصدراانتخاب مینمود.موضوع درواقع پنچرشدن مرسدس بنزاوبود.هواداران اوازگرانی و نژادپرستی خسته بودند.

شعارعوام فریبانه بادست درازی به بانک هاوایجاداعتباربی پشتوانه بود.این اعتبار بی پشتوانه ازیک بانک خالی بود که اسم آن فدرال رزروبود.امادرانتهامیگفت درخاورمیانه کلی پول خرج کرده ایم اماهیچ به دست آورده است.

فقط این دیدگاه بی رحمانه  وبدون ترس میگفت سیاست مدارهای کاخ سفید،

حتی ازبازیگران زن کشف حجاب کرده در استفاده از دادن مقام سیاسی میترسندچون امکان داشت جاسوس باشند.

  • ۰ نظر
  • ۲۰ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۵۰
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

تازه واردشهرنیویورک شدی؟سوال پروانه ازحامدبود،هردوسرمایه گذاردربورس بودند. درسش را بلد  بودند،حامدگفت:واتساپی کارمیکنی؟پروانه گفت:چطور مگه مشکلی هست؟

حامدگفت تو سایت پورنو تبلیغ میشه،دلم نمیخوادباتن فروش وایدزی ها رابطه داشته باشم.این افرادکروناراپخش میکنند.

پروانه گفت شرم بر تو.این چجورنگاهیه.آزادش کردوفاصله گرفت. 

حامدمعلول بهزیستی درناحیه چشم بود.از خانم هامتنفربود.از نگاه او خانم هاناموس محسوب نمیشدندچون بعداز مرگ و حتی درحین زندگی نزدفرددیگری حاظربه سکس بودند.

  • ۰ نظر
  • ۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۱۳
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

روانشناس فائزه مداوم سوادش رابه رخ همه میکشید.همسرش هم شامل میشداوباخودمیگفت کاشکی مجرد بودم.روانشناس فائزه همیشه به شوهرخودمیگفت همش اون مامانت بامن لج هست.همش اون خواهرت بامن لجه.مداوم منفی بینی بین او وخانواده همسرش مشاهده میشد.

طلاق نمیتوانست بگیرد چون زخم زبان مادرش رامیخورد.که درانتهامیگفت خب حالا مگه سکته کردی اتفاقی  که شده.این حرص اورادرمیآورد.باخودمیگفت:چراباخاندان نکبت السلطنه ازدواج کرد؟!همیشه همسر اولش رابیشترازهمسردوم خود دوست داشت مداوم میگفت حامدفندقی همسر اول من همیشه حساب بانکی من راپرازپول میکرد.اما الان همه من و حساب بانکیم رامحدودکرده اند.

در زندگی اوتاابدالدهراین شخصیت مادرشوهرهازیادمیبود.

آتناومیلادجاسوسی اورامیکردندواطلاعات شخصی محرمانه اورا به رفقایش میگفتنددرانتهاآبروریزی درسطح جهانی رخ میداد.

مثلامیگفتنداودنبال رفتن کنار ساحل واهل بیکینی و شراب هست.سوغاتی اودشمنی مادرشوهرهابود.اکثرمیگفتندواسه لای جرزدیوارخوب هست.شیرفلکه شایعات همواره کنارامروزوفرداکردنش بازبودواورارسوامینمود.

  • ۰ نظر
  • ۱۷ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۰۷
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

رمان وداستانک

طبقه بندی موضوعی