رمان ویژه

باغ خیال

رمان ویژه

باغ خیال

سلام خوش آمدید

فرمانده قسمت اول

سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۴۱ ق.ظ

حامد بن کامل عاشق فرمانده شدن بود.به خیال او فرمان راندن آسان بود.اوبراین باوربودکه در جنگ خدایاوراوهست اگرعربستان یمن رابمباران کندتنهاتصمیم او مقابله به مثل واردات تونلی شیرخشک و سلاح بود.شیرخشک تنها چیزی بود که نوزادان یمنی نیازداشتندوتن ماهی مخلوط بادارچین راهم به شکل انبوه به سربازهامیداد.

هزار روش راآزمایش میکردتاجنگ تمام شود.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

رمان وداستانک

طبقه بندی موضوعی