رمان ویژه

ساعت به ساعت فرشتگان ثواب انسان وکفاره گناه  انسان ودیگرمخلوقات راهمچون هدهدمینگریستندوبه عزرائیل خبرمیدادند.عزرائیل هم دربارگاه الهی حاضرمیشدکه این اتفاق دراین منطقه بااین حدثواب وگناه مجوزانهدام ومرگ راداردیاخیر.

پروردگارمداوم دست روی دست میگذاشت زمانی که به حدانفجارمیرسیدپیامبرخودکه فرستاده اومحسوب میشدباکلی معجزه میفرستادبرقوم های متفاوت هریک گناهی خاص داشت.یک قوم دخترراسرمیبرید.قومی دیگردخترراملکه مینمودودختربا مردان گذشته خودمشکل داشت ولواط راه میانداخت وجهنمی بزرگ ازبیماری ونفرت پراکنی بوجودمیآورد.قومی دیگر سنگ رامیپرستیدکه ساخته دست خودش بودوبه فکرخانواده خودنبودوهرخرافه ای راوارددین های قبل وبعدازخودمینمود.

سبک شدن جایگاه خدابه حدی رسیده بودکه هرفردی بگویدخلیفه برزمین است.

مالک همه چیزفرددیگری بوداخبارهمه چیزبه فرددیگری میرسید.عذاب همه چیزحتی یک سنگ دربرابرشیشه ویک انسان دربرابرآتش دست فرددیگری بوداماهمبستگی فکری وقتی ازبین میرفت مجازات های درنظرگرفته شده صورت میگرفت.ساده بودعذاب نازل میشدومعجزه هم رخ مینمودامااقراربه گناه نزدخداحتی درعالم تنهایی برای افرادنمازشب خوان هم سخت بود.

شیطان بزرگ قصدداشت همه چیزهای بدرادرنظرهمه زیبانشان دهدتازودترنسل آدم منقرض شود.

مداوم این اتفاق رخ میدادپیامبروامام مداوم شهیدمیشد.خدادریافته بودکه دشمن انسان وشیطان زمان است ازاین جهت به شیطان وانسان مهلت دادتاخرافه راکناربگذارند.فرزندشیطان ازشیطان تمردمینمودفرزندآدم هم ازآدم تمردمینمودپی درپی نسل های سرکش میامدندوفسادوخونریزی بوجودمیاوردند.قطعااگرموجوددیگری بنای خلق شدن داشت فرشتگان میپرسیدندآیاپروردگارموجودی راخلق میکندکه درزمین فسادوخونریزی کنداین سوال بعدازهرعذاب وهرمعجزه برای مخلوقات بوجودمیامد.ماننداین بودکه انسانی بخواهدباموجودات فضایی رابطه برقرارکندامانداندآنهااهل صلح هستندیاجنگ وخونریزی وفسادطبقاتی که بدست شیفتگان ثروت وقدرت بوجودمیامد.