رمان ویژه

باغ خیال

رمان ویژه

باغ خیال

سلام خوش آمدید

مادرشوهرعزیزت بهم گفته مادرشوهر عزیزت.این حرف فاطمه به فائزه بود.فائزه تمام پولش رادرکیف پول الکترونیک بدون پشتوانه و نظارت ریخته بودوپول خودراازدست داده بود.او بی پول بودباراول نبود که بی پول میشداوازبانک مرکزی و قوه قضائیه دل خونی داشت این دونهادفقط نبود که پولش راتضمین نمینمودندبلکه بیمه مرکزی هم جزئی ازنهادهای اختلاسگربوداین هاوانمودمیکردندکه ضامن پول ملت شهیدپرورهستندامابیشتربه اختلاسگران دارای نفوذاطلاعاتی کمک میکردند.

پدیده غالب زندگی اونم نم اشکهایی حاصل ازتنهایی  وبی پشتیبان بودن بود حس افسردگی شدیدی را تجربه می نمود.حالش از کیف پول تاپ وغیره بهم میخورد.حتی مادرشوهر که مداوم نمک به زخم اومیپاشیدومیگفت هرکه بی پول هست یعنی عقل ندارد.

فاطمه به او گفت های با جناب عالیه  بودم کجایی حواست بود چی گفتم.فائزه گفت طرح نیمه تمام مادرشوهرمن چیه؟دیگه چی میخواد؟ فاطمه گفت کلافه هستی بهت نمی گم.اوقصدداشت به اوبگویدکه مبلغی پول ازمادرشوهرش گرفته تابرایش داروبخرد.درواقع او این پول رامیخواست به فائزه بدهد که برودداروبخردوبرای مادرشوهرخودشیرینی کندو محبوب دل مادرشوهرگردد.

همه این اقدامات راهم مینمود.مادرشوهربه اومیگفت دیگرخانه من نیاشنیده ام قلیان میکشی وکرونارابه جان جامعه دانشگاهی ونخبه فرستاده ای وحالاهمه درحال مردن هستندچون توومادرکروناویروس هستی.این اتفاق جایی شروع میشدکه پزشکان اعصاب هم هنگام تماس تلفنی درمطب نبودندومیگفتندباماسک ودستکش واردمطب شوید.این سوال هم برای مادرشوهرایجادمیشدکه این همه مدت چراباماسک ودستکش دردست فائزه مواجه نبوده وفقط ناخن های بلندی رادیده که زیرش کلی ویروس لانه کرده بودند.اوفائزه راکافرمیدانست ومیگفت بایک من چرک وضوگرفتن آن هم جهت نمازوقلیان کشیدن حتماکروناداردونمیخواهدبگوید.روزی که هوای تهران هم آلوده میگردیدمادرشوهرمیگفت نوه قندعسل من خانه نمیادچون کروناداره ومشکل تنفسی ازمادرش گرفته.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

رمان وداستانک

طبقه بندی موضوعی