محسن حججی چگونه فکرمیکردقسمت اول

هرروزمرزهای ایران درتهدیدداعش بود.محسن درحال تقویت گردان زمینی بود.آذوقه ومهمات جهت جنگ باداعش وتکفیری هالازم بود.پهپادهایی که درراداردیده میشدندبیشترش متعلق به نیروهای آمریکایی بودکه برای داعش آذوقه ومهمات میفرستادند.وبعدهم حمله به روستاهای شیعه نشین وسنی نشین وحتی افرادخودی مینمودند.وحشت دربغدادبه حدی بودکه آیت الله سیستانی عصای خودرابلندکرده بودوفرمان جهادصادرنموده بود.دراین بین زنان ایزدی شیعه به عنوان برده دربازاربرده فروخته میشدند.مرزهای ایران امنیتش مدیون قدرت سپاه وارتش بود.بودجه سپاه وارتش بیشترین بخش بودجه رادربرمیگرفت.همواره داعش درصددحمله به ثروت نفت وطلای موجوددرایران بودتاباخودکول کندوببردوبازارمکاره راه بیندازد.گرچه ایالات متحده مدعی بوددختران آمریکایی توسط داعش درنیویورک ودیگرایالاتهایش ربوده شده وبه سمت بازاربرده داعش درعراق رفته اندامابیشترین دلیلش سودناشی ازجنگ عراق باداعش بود.کشورهای مختلف درناامنی عراق سهیم بودند.یکی ازاین کشورهاکشورهایی بودندکه علاقه وافربه خریدسلاح ازآمریکاداشتند.

درفکرهای حججی چیزی فراترازجنگ وجودداشت.ازاووقتی سوال میپرسیدندسرتکان میدادومیگفت ثروت ایران ناموس ماست بودجه سپاه وارتش ماست این ثروت راخزانه وکابین زنان دشمن نمیکنیم.همچنان خط مقدم درگیرجنگ جبهه حق وباطل بود.حججی معتقدبودسلام سلامتی میاوردولی فردی که باسلاح واردکشوری میشوداهل سلام وسلامتی نیست.

فائزه فال گیروطالع نحس قسمت اول

درپارک لاله فائزه بااقدام به فال گیری درآمدکسب میکرد.روزی پسری که اسمش محسن بودازکنارش ردشدوخواست که فالش رابگیردپسرکه اسمش محسن بودگفت بایک نگاه به سرتاپای اووگفت که مصیبتی بزرگ نصیبش میشود.محسن روزبعدهم ازکنارش ردشدوگفت هنوزنمردی؟فائزه فالگیرگفت خیلی دوست داری بمیرم مزاحم فالگیری من میشی؟محسن گفت فالگیری عاقبت نداره.دیگرمحسن راندیداماهرروزمتوجه میشدکه وابستگی زیادی به محسن پیداکرده وهرشب کابوس میدید.صبح تاشب دنبال راهی بودکه به اوبرسد.دلش میخواست محسن رابه تخت ببنددومداوم بااورابطه داشته باشد.

دیواری مشابه دیوارچین قسمت اول

دونالدازقدرت کشورچین که بواسطه دیواربزرگ چین بوجودآمده بودناراحت بودوهمینطورباثروتمندان کاخ سفیدبرسرساخت دیوارمشاجره مینمود.

دونالدخسته نمیشدمداوم سعی میکردفرق کاخ سفیدنشین هاراباافرادعادی به رسانه هابگوید.همین که یک درصدازنودونه درصدبیشترین پول راداشتندوبایدبعنوان مالیات ازآنهاستانده میشدونمیخواستندبدهندکه دیواری درمرزآمریکاومکزیک ساخته شودتشنج سیاسی کمی نبود.

به توان پول کاخ سفیدنشین هامیبایست دیوارساخته میشد.یااینکه پول دیوارقسطی به سازندگان دیوارپرداخت میشد.امادونالدمیخواست پول آنهارابگیردوآنهارابدوشدوخرج انتخابات بعدی وخریدن افرادودادن رشوه کند.اومیخواست ازسیاست برای کسب سودماهانه استفاده کند.معلوم نبودچه چیزی درسرداشت.شایدمعتقدبودبایددرتمام سال های آتی رئیس جمهوربایدباشد.

کنترل کننده های اقتصادقسمت اول

همیشه بخش خودروموردتحریم قرارمیگرفت.وقتی موردتحریم واقع میشدکه به ازای هرفرددرایران سه خودرووجودداشت واین یعنی شدت کیفیت قطعات خودروکاهش میافت ودرخودروازقطعات چینی فرسوده استفاده میشد.

عده زیادی براین باوربودندبخش خودرووفوتبال دوبرابرجنگ تحمیلی موجب فقروکشتارانسانی درایران شده اند.ازنظراقتصاددانان خودرویی که ارابه مرگ بودجهت کاهش دادن صف تقاضالازم میبود.

ابعادضربات تحریم دربخش لوازم یدکی گستردگی فجیعی داشت.این اتفاق درخودروهای دنیادلایل مختلف داشت یکی ازاین دلایل گران بودن مواداولیه باکیفیت بود.دلیل دیگراین بودکه همه به ظاهرکالااهمیت میدادند.زمان حادثه ومرگ افرادمعضل بی کیفیت بودن محصول دراذهان عمومی گزینه های بعدی تبلیغات انتخاباتی افرادمعرفی میشد.ازچوب کبریت وکلنگ گرفته تادیگرکالاهاهمچون گندم مخلوط باخاک وبرنج مخلوط شده هم ضربه اقتصادی رامیزد.

گناه افرادعملکردنامطلوب بودامابهانه کاندیدشده های ملل بود.

دونالدکه دورجنگ درخاورمیانه راداشت خط قرمزمیکشیدوبه ساخت دیواری فکرمیکردکه افرادبانردبان هم نتوانندازرویش ردشوندمعتقدبودمیبایست همه چیزبه جای اول خودبرگردد.اوتاجربودودلش میخواست مداوم امنیت ایالات متحده که گره به اقتصادایالات متحده خورده بودراافزایش دهد.درحالیکه سرزمین های اشغال شده توسط رژیم کودک کش صهیونیستی نیازبه تداوم ثبات وصلح پایدارداشت اوقصدحذف صورت مساله راداشت.باب میل اووکاخ سفیداین بودکه درهرثانیه کنارهرچیزسودکسب کند.حتی اگربنجل ترین کالاهارامیفروخت به چندین برابرقیمت اومیبایست درسکوی اول سیاست واقتصادجهان میایستاد.

دلتنگ های خون آشام قسمت اول

کت وشلواری های مردوزن سیاست مداردنیای مدرن آخرالزمان فقط طعم پول وثروت رامیفهمیدندثروتی که گریک زمان به آن دست میافتندازچشم ملل دنیامیافتادند.هیچ چیزبدترازاین دراقتصاددنیااثرنمیگذاشت.بهانه ای بودبرای رسانه های دنیاکه بگویندفردی که کاندیداوجلوی دوربین هست یک فردخونخوارهست وخودخواه.

افرادخودخواه باوسیله ای که بردنیامسلط میشدندازهمان وسیله ضربه اعتباری رادریافت میکردند.

برخوردهای افرادباهم معنی خاصی داشت.ازچشم تیزبین رسانه هادورنبود.

بورس اوراق بهاداروتصمیمات خلق الساعه قسمت اول

بانک مرکزی بیشترین بودجه خودراخرج سرپانگهداشتن بانک هاکرده بود.بورس بازهابه فکرسودبادآورده بودند.ثروتی که ازبورس خارج میشددرگیرفرایندهای مختلف دیگری میشدازجمله مالیات.سودسپرده.ارز.مسکن.خرجی خانواروتشکیل خانواده وغیره که همه آنهابه این معنی بودکه فردبایددنبال پول بدود.

چراغ قرمزهای بورسی چه شکلی بود.وقتی نقدینگی درگردش بانک وبورس وبیمه به سدصعودنرخ ارزمیخوردارزش ریال دربازارسفته بازی افزایش میافت ومداوم پول خلق میشدگاهی کم وگاهی زیاددست هرکسی بودعمرش به صدوبیست ساله شدن نمیرسید.

پول زیادبرای افرادحکم این راداشت که دارندبازیچه پول وعزرائیل میشوند.پول هم شفابخش بودوهم مرگ آوروخانمان برانداز.

اگرفوری فردی درسن32سالگی پولدارمیشدتمام نهادهاسعی میکردندپول راازاوبگیرند.تاحداقل حقوق کارمندان وکارگران وغیره راپرداخت کنند.

خلق پول قسمت اول

هرگاه نقدینگی افزایش یابدتورم هم افزایش میابد.این سخن اقتصاددانان بود.اصولانقدینگی چیست.ماهیت نقدینگی چیست.ماننداین هست که دستمزدماهی هشتصدهزارتومانی کارگرتبدیل به پنج میلیون تومان شودواداره وکارخانه ای که بابت سی هزارکارگردرماه نفری هشتصدهزارتومان دستمزدمیداداین باربخواهدبرای سی هزارکارگرنفری پنج میلیون تومان بدهد.درحالی که بازدهی تولیداداره وکارخانه برابربااین معادله نباشد.درانتهااداره وکارخانه بشکل های مختلف سعی میکندهزینه راکاهش دهدتاحقوق کارگررابخواهد بپردازد.ازتعدیل نیروگرفته تااستفاده ازروش های صرفه جویی درآب وبرق وگازوغیره.تاآنجایی که ممکن هست کیفیت کارکم میشودتامحصول پرفروش بوجودبیاید.

دربازارعدم تناسب حقوق ودستمزدموجب بهم ریختن بخش های مختلف میشود.یک بعدآن اعتیادوبعددیگرآن اختلاس وبعدهای دیگرآن رشوه وزمین خواری هست.تاآنجایی دومینوی دوآتشه کسب سودوثروت جلومیرودکه وقتی محصول روی پیشخوان میایدساعتی قیمت کالاعوض شودودلیل آن قدرت خریدجامعه هست.وقتی بخشی ازکارمندان وکارگران وغیره تعدیل نیرومیشوندقدرت خریدکالاومحصول پایین میآیدووقتی زیاددرپیشخوان بماندتاریخ گذشته میشود.

هنوزاقتصاددانان نقدینگی راسم میدانندومعتقدهستندهمه چیزبایدوابسته به نقدینگی نباشد.این درحالی رخ میدهدکه بازاربافروشنده های زیرزمینی واینترنتی که کالارادرنقطه ای تهیه کرده اندکه درنقطه دیگری چندین برابرسوددریافت میکنندمواجه هست.این کالاهمان پول کثیف هست که افرادبخاطرش لنگ همه چیزهستندوخارج ازبانک باسودبالاپرداخت میشود.وقتی بانک وموسسه شرایط افرادرادرنظرنگیردبااین پدیده مواجه میشوندکه افرادی خارج ازبانک پول بازی کنندودرآمدزایی بشکل هایی همچون گران فروشی پول وکالارخ میدهد.

ملت های آشوب زده قسمت اول

بیشترافرادوقتی شب خواب آشفته میدیدندصبح اقدامی متحیرالعقول میکردنداین اتفاق برای دونالدترامپ هم رخ داده بود.هنگامی که به زورقرص اعتیادآورمیخوابیدومعیشت اطرافیانش خراب بودخواب هایی رامیدیدکه حکم کودتای ذهنی راداشتند.بوی تقلبات انتخاباتی میدادند.بوی خون مظلومان دنیارامیدادند.بوی دلارکه وقتی بیش ازحدتوان فدرال رزروبوجودمیامدرامیدادند.بوی گندنظام سرمایه داری وقمارهای زیرزمینی وبازاربرده داعش رامیدادند.

ظرفیت دونالددربرابرخوابهای خودظرفیت بالایی نبود.وقتی کاربدی میکرد.صبح هنگام اذان صبح دست راست خودرامیدیدکه داردگلویش رامیفشارد.اوتصمیم به خروج ازخاورمیانه گرفته بود.میخواست سلاح های موجودرادرجایی انبارکندوزمان دیگری ازآن استفاده کند.

تصمیم خودخواسته داستانک

سیرشدی بروپیش همسرت وحید.این جمله نازنین به وحیدبودبعدازتن فروشی.وحیدگفت به نظرت مردهاتنوع طلب هستن.نازنین گفت مردایرانی ومردخارجی وزن ایرانی وزن خارجی هردودنبال وفاداری وایثارهستن تواین زمونه تنهایی یعنی بزآوردن یعنی بی وفایی.وحیددرحالیکه لباسهای خودراپس ازحمام ودوش گرفتن میپوشیدگفت همیشه تنهایی وجه مشترک سکس طلب هاهست.

نازنین شروع به تمیزکردن لباس های خوددرتشت داخل حمام کرده بودوگفت تنهایی وجه مشترک آدم های تنوع طلبه.تواین سن عجله واسه پدرشدن نداری وهمسرت هم دوست نداره ونمیخوادکه مادربشه وازتنهایی به این شکل بیرون بیاد.دعواسرپدرومادرشدن هم یک جورتنوع طلبی مخفی محسوب میشه.هرشش ماه بایکی دیگه بودن توداخل ایران وخارج ایران یعنی همین زندگی کثافت.

نگاه سردوحیدبه نازنین به اوفهمانده بودکه تنوع طلب هست وهمسرمخفی دارد.وحیدگفت این طورکه معلومه سوئیت راشکل توالت میبینی توداخل ایران وخارج ایران جایی واسه اقامت پول میخواد.رفیق لازم داری وقتی بخواهی منزل اختیارکنی.ممکن نیست افراددنبال سرک کشیدن درزندگی مردوزن وهزارجورسیستم سکسی دیگه نروند.

نازنین گفت ادعای پوچی هست زندگی مشترک وخانواده معنی کشک راواسه من داره.

سوپ سگ ولگردخوردن بااین کارهاواون کارهامیسرمیشه.وقتی میری تورابطه درگیرهزارجورکثافتکاری میشی ومجرم ازنظراذهان عمومی محسوب میشی فایده تکراری شدن من توچندروزواست چیه؟وحیددررامحکم بست ورفت.

قتل های زنجیره ای اعتقادی قسمت اول

درشهرتهران زیادرخ میداد.قتل های زنجیره ای که برپایه فقروخیانت همسران بودمداوم تکرارمیشد.پلیس اعصابش ازفولادنبودکه دنبال حل همه مسائل جنایی برود.ریشه آن چندچیزبود.عدم مسئولیت پذیری پسران ودختران جوان برای ازدواج باهمدیگروهمچنین ترس ازفرزندآوری موجب میشدنزاع های اعتقادی شکل بگیرد.جای همه چیزعوض شده بود.بعداززلزله وتحریم واختلاس بیشترمیشد.ازدواج افرادبی سرپناه تبدیل به قتل های زنجیره ای شده بود.شاهدین هم حاضربه شهادت نبودند.پرونده های پرمظنون طبق قاعده دانه به دانه میبایست بررسی میشدندامااین اتفاق رخ نمیداد.خانم هاازفردی که خانه راتبدیل به مسجدکندمتنفربودند.

خانم های کم پول جوان باپیرمردهای ثروتمندازدواج میکردندوپسرهای کم پول جوان بازنان سالخورده ثروتمندازدواج میکردند.

معادلات نیازبه عریضه نداشت.افرادسنگدل خواستارعوض شدن معادلات این چنینی نبودند.سنگدلی به معنی پدرومادرشدن بشکل طبیعی بود.افرادمعلول الحال هم نیازبه عصای دست داشتند.خصوصاوقتی نیازهای عمومی افرادبرپایه این بودکه نخواهندصاحب فرزندشوندبلکه بخواهندصاحب ثروت بشوند.آماربه قتل رسیدن پیرمردهاوپیرزن هاگوش پلیس راکرکرده بود.درعین حال جنگ هایی که درازدواج افرادسریک فردداشتندوبخاطرش عشاق بااسیدپاشی مواجه شده بودندشدت یافته بود.روانشناس هاهم امنیت نداشتند.بایدهنگام خواب بیماران روانی به بیمارستان روانی سرمیزدند.نسخه میپیچیدندومیرفتند.قربانیان قرص های روانی واعتیادبه داروهای روانی زیادبودند.این هم نوعی قتل تدریجی بود.کنترل کننده های اعصاب اعتیادآوردرجنایات زنجیره ای نقش داشتند.