سازماندهی اطلاعاتی قسمت اول

خبربایدشکل استثناوشگفتی داشته باشدمجری اخباربایدباصلابت درمناظره های تلویزیونی سوال بپرسدولی درعین حال نبایدچیزی رابگویدکه مخاطب دوست نداردبشنود.مخاطب بایدخبردلچسب بشنودحتی اگردروغ باشد.این سخن مدیرشبکهfoxnewsوcnnبودمدیری که کمتردررسانه های جهان خبری ازاومنتشرمیگردید.اومدیریت اطلاعات رسانه های جهان راباهمدستی افراددارای نفوذبعهده داشت.فردی که بعنوان مدیردررسانه های دنیامعتبربودپولدارترین فردجهان بود.همان فردی که بیش ازدونالدترامپ وغیره اهل تجاوزجنسی بودوخبرش بعدازانتشاربطریقی خاص ماست مالی میشد.

راهبه هاباپول همکاری میکردندوچیزی نمیگفتند.همه افراددراوج بلوغ جنسی وگرانی وافزایش هزینه معیشت نیازبه آمیزش جنسی وپنهان کاری داشتند.اوبه این باوررسیده بودکه همه چیزبایدآشکاراانجام شوددرملاقاتی که بامسئولان رسانه ملی هم داشت این رایادآورمیشدکه فیلم وسریال نمایشی آنهادربخش تولیدات فرهنگی بیشتربااین مضمون یعنی عوامل دخیل دراختلافات خانوادگی بیان شود.

رئیس رسانه ملی دلش خون بوداگرمیخواست فیلم کوروش کبیرهم تولیدکنندمجبوربه گرفتن مجوزازاوبود.

سپاه مشغول تقویت سلاح های دفاعی بودچون ایران درگیربدعهدی درحین برجام بودوهمیشه ملت متحدالقول بودندکه دونالدترامپ دیوانه واختلاسچی هست.

سازمان ملل هم درازای قطع نامه های مبنی برغرامت گرفتن های جنگی دستش بسته بودچون هزینه ساختمان سازمان ملل دربخش مالی توسط دونالدترامپ افزایش میافت.

کاخ سفیدسازمان ملل رادرچنگ خودگرفته بودوخون ملت های مختلف درگیرجنگ راهمراه باعسل نوش جان میکرد.

همه آنانی که درملل مختلف نماینده داشتندبرگ های پاییزی درختان کاخ سفیدبودچون سازمان ملل ساختمانش درخاک ایالات متحده آمریکابود.

دونالدبسیارناراحت بودنمیدانست بادستان پشت پرده رسانه های جهان چکارکند.سازماندهی اطلاعات دردست اونبود.بلکه دردست رسانه هابود.نمیدانست درختان وکلروفیل برگهامهم هستندیاچاق شدن آب های زیرزمینی یاپاک بودن آب وهواهرچه فکرمیکردبجایی نمیرسید.

همیشه حاشیه سازی های خودش علیه خودش دردسرسازبودند.ازجمله ضدزن بودن ودرعین حال اهل تجاوزجنسی بودن وکتاب هایی که توسط پولدارترین فردنوشته میشدند.

جهان روبه تباهی قسمت اول

همواره همه مشکلات راسازندگان سلاح های کشتارجمعی درکاخ کرملین.کاخ سفیدوغیره نمیتوانستندحل کنند.کاخ هاوثروت های بادآورده گاهی باجماعتی ازبین میرفتند.ماننداین بودکه یک یاچنددایناسورگوشتخوارتوسط مورچه های گوشت خوارخورده شوند.همیشه طبیعت درحال انتقام ازقاتلان خبیث بود.اگریک کشورسمت کشتارملتی باهماهنگی خاص میرفت طبیعت هم باهماهنگی خاص انتقام میگرفت.

قانون برابرهزاران عمل هزاران عکس العمل وبیشترساکن برهمه فرهنگ هاوملت هابود.چیزی که دموکرات هاوجمهوری خواهان کاخ سفیدازآن جهت فروش سلاح به آل سعوداستفاده میکردنداینجاحاکم همه چیزبود.عرضه وتقاضااین بارمهم بودوقتی تعادل بهم میخوردمواداولیه تولیدسلاح بامشکلات عدیده ای مواجه میشد.نیازروانی سازندگان سلاح باپول ومواداولیه برطرف میشدوقتی جفتش دربازی بردبردبرجام به باخت باخت تبدیل میشدقاعده بازی بصورت کامل عوض میشدخوراک وپوشاک ومسکن وهمه چیزگران میشدوتبدیل به معضلات زیست محیطی درپی جنگ اقتصادی وتحریم وافزایش هزینه روزمره انسان فانی میگردید.انواع بیماریهای عفونی وهزاران مساله غذایی که ربط مستقیم به سیستم ایمنی بدن انسان درزمینه جسمی وروحی روانی داشت بواسطه کمبودمنابع پایدارایجادمیشد.جنگ های فرقه ای ومذهبی وتعطیلی کارخانجات وعدم پرداخت دستمزدکارفرمابه کارگروکارمندبوجودمیامد.طمع انسان های حرام زاده هم میگفت هیچکسی شایسته زندگی کردن نیست وبایداین افرادراکشت.

تقدیرجهان رقم خورده بودوگشایشی جهت ایجادتدبیروآرمان هایی که افرادتحصیلکرده درذهن داشتندنبودومداوم جنگ درپی جنگ شکوفامیشد.

متدینین هم میگفتند.مهم نیست که دنیاقشنگ نیست.قشنگ این هست که دنیامهم نیست.وقتی دنیامهم نباشدقطعاهیچ آشتی بین انسان هاوجودنخواهدداشت.هیچ پیمان ومودتی زیرسایه شعارقشنگ این است که دنیامهم نیست بوجودنمیامد.دیگرستایش بت وکعبه وهرچیزی هم که افرادقبول داشته باشندبااین فکرموجب صلح پایدارنمیشد.دنیاسمت تباهی میرفت ونیازبه معجزه بزرگی داشت.

یک کارت برای چندنفرقسمت اول

نگران نباش سوزی اصلا نگران نباش مارگارت به فکرماهست همیشه به فکرماهست.این سخن جوزف که معلولیت بینایی شنوایی داشت به خواهرش سوزی بود.

هردومعلولیت روانی ناتوانی در نه گفتن داشتندوقادربه حرکت نبودند.هوابسیارسردبود.پدرآنهابه هیچ عنوان مسئولیت پذیرنبودوتمام خرج آنهارامارگارت بادرامدناشی از پس اندازخوددربانک وسودآن و همچنین نوشتن رمان های مرتبط بافقروسرمایه گذاری وسیاست های کثیف اقتصادی وغیره میپرداخت.مارگارت اهل گدایی نبود.تنها به استقلال مالی فکرمیکردکه پشتوانه آن کارت یارانه پدرش بود که ازقضاتمام یارانه وسبدکالای خانواده درآن واریزمیشدوپدرش آنرابخاطرولخرجی وخوش گذرانی دودمینمود.

زیرخط فقردرکاخ سفید قسمت اول

دونالدترامپ با دوست همیشگی خود جان بولتون که شکمی عظیم داشتند جشن گرفته بودند چون هیچ خانمی درمحفلشان نبود همه رابطریقه ایجادخلاتصمیم گیری فکری درسیرتکامل عقلی ازخوددورکرده بودند.

دونالدترامپ دریخچال جان بولتون رابازکردچیزی جز یک ورق کالباس قارچ نبود.اماهنگامی این اتفاق رخ میدادکه جان بولتون بااوجشن درخانه میگرفت.درحالی که هنگام جشن گرفتن درخانه دونالدترامپ دریخچال دونالدترامپ ازهرماده غذایی خصوصاکنسروماهی حداقل سی عددموجودبود.

دونالدترامپ معتقدبوددرشرایطی که قیمت همه چیزبدلایل مختلف افزونی میابدبایددریخچال خانه انبارکالای خوردنی باشد چون تنها راه راانبارکردن میدانست.خصوصا اینکه آشپزی ملانیاترامپ افتضاح بودوبیشترایوانکاآشپزی خوبی داشت.دونالدترجیح میداددست پخت ایوانکاوفردی رابخورد که قابل جویدن باشد.اوبسیارتنبل وتن پروربود.این سخن ملانیادررابطه بادونالدترامپ بود.

اوبراین ادعابودکه ترامپ جرات دست فروشی راهم ندارد.امادونالدترامپ قبول نداشت اوهمه چیزرااتهام نویسندگان کتاب های سیاسی واقتصادی ودروغ سازی های آشکارخانم هامیدانست.

تک تک اقتصاددانان جهان معتقدبودندبرای اینکه یک روزتعطیلی دراقتصادکشوری نباشدبایدجهت جلوگیری ازتجمع های اعتراضی یارانه نقدی راافزایش داد.اماکاخ سفیدمثل ایران روی نفت نخوابیده بود.تنهاباغصب اموال کشورهاچرخ گدایی خودرامیچرخاند.دونالدوسناتورهاهمیشه مجبوربودندزیادصورت خودراگریم کنندوشیک باشندولبخندژکوندبرلب بارسانه هامواجه شوند.اماوقتی موضوع صیانت ازمیهن ومرزومهاجرین به میان میامددونالدوسناتورهامتحددراین شعاربودندکه مهاجرین همه چیزرامیخورندوبدهی ایالات متحده راافزایش میدهند.کاخ سفیدازخداناامیدبودوبه راه خلاف حقوق بشرفکرمیکرد.مرهم دردهای معده کاخ سفیدنشین هابالارفتن آب دریاهاواقیانوس هاوزیرآب رفتن کشورهای مهمی همچون فرانسه بود.چون اصلاازجیب ملت فرانسه کاخ سفیدبه اندازه کافی درهنگام اتحادهای جنگی نتیجه مثبت نگرفته بوددرکل جیب ملل مختلف هدف کاخ سفیدزیرخط فقربودواگراین هدف نبودتمام مشکلات حل میشد.

قیمت هاوابستگی زیادی به عرضه وتقاضاوواردات وصادرات داشت.گویی حجم کالاهای دپودرگمرک هم برای کاخ سفیداهمیت داشت.

روزهای سرد سیاسی قسمت دوم

خورشیدناامیدی در آسمان جهان میدرخشید.یک خورشیدناامیدی را هیچ فردی دوست نداشت.همه دنبال این بودند که هشدارهای بزرگ اقتصادی وسیاسی رابکشند.به قتل رساندن منطق های سیاسی و اقتصادی درصورتی رخ میدادکه بانک هاوموسسات درگیرفسادورشوه باشندوپایی درکشورهای دیگر جهت جمع کردن منابع ارزشمندوتوزیع منابع ارزشمنددرزمان مناسب نداشته باشند.کشورهادرگیرتکالیف دیکته شده بودند.این تکالیف راهم تعیین کننده همه چیز که اسمش دلاربودمیگفت.

سلاح مخفی برخی کشورهابعدازگذشت ده سال از زمان ساخت آن رونمایی میشد.پیداکردن مکان امن و مناسب برای ملت های زمین سخت بود.چون تضادفرهنگی موجب جنگ بودوازطرفی پول عامل بقا شناخته میشد.انگلیس به فکرانبارکردن پول و خروج ازمعادلات دنیای نفرین شده ایالات متحده و قاچاقچیان انسان افتاده بود.

فرانسه و آلمان همچنان زیروروکشان عمل مینمودندکه اسلحه کارآمدی بود چون بااین اقدام زمان میخریدند.

درحین سفر های خارجی وزراوسیاست مداران زن هم تضادفرهنگی دردسرایجادمینمود.ازجمله دست دادن زن ومردمقابل دوربین خبرنگاران که نشاندهنده تفاهمات سیاسی و اقتصادی وغیره بودازمنظردین مدارهاسرزنش میشدواین افرادموردمجازات قرارمیگرفتند.کافی بود رسانه های دنیادوکشورکه سیاست مدار زن ومردداشتندرادرحالیکه باهم دست میدادندنشان میدادطرفین قرارداد متهم به تجاوزجنسی میشدندوبدترازآن درکل دنیا که بیشترش مسلمانان بودندتنفرایجادمیکرد.

این اتفاقات راجزآسیب های اجتماعی فرهنگی میدانستندوبطورکاملاواضح میشدگفت گستردگی هر فرهنگی بااین اقدام محدودمیشد.

ماننداین بود که مهمانی برویدولی ازراه دورباشماخداحافظی و سلام کرده باشند.همه این اتفاقات درحالی رخ میدادکه همه درهرثانیه جاسوسی وشنودمیشدندوحریم شخصی د رکشوری مانندایالات متحده وبریتانیاازبین رفته بود.دوکشوری که بیشتردنیاباآن رابطه داشتند.

دونالدشب ها هنگام خواب بعدازتماشای سریال های سیاسی میخوابیدهمچنین اوسریال بله آقای نخست وزیرراخیلی دوست داشت.

این به معنی این نبود که صلح طلب برای همه کشورهاباشدچون درکل همه اورابعنوان تاجر سلاح می‌شناختند.

هزاران طرح وجودداشت که اگراجرامیشدفضای اذهان عمومی متشنج میشدحتی اگراقتصادی بودندوهدفش کاهش آسیب به محیط زیست بودسیاستمداران جرات اجرای آن رانداشتند.خصوصادرفرانسه اگرورزشگاه فوتبال تبدیل به یتیم خانه یابیمارستان میشدباتوجه به کمبودمنابع صدای همه درمیامد.

متفاوت ترین اتفاقات سردسیاسی درفرانسه رخ مینمودتظاهرات ضدنظام سرمایه داری چیزی شبیه به جنبش99درصددرایالات متحده وجنبش96درصددرایران بود.نگارش های پس زمینه سیاسی اهداف اصلی دونالدترامپ برای کشورهابود.اینکه کشورهادرگیرتظاهرات باشندبه معنی خونریزی اقتصادجهان بود.چرافرانسه چون کارخانجات خودروسازی وهواپیماسازی وبانک های فرانسه وحتی بیمه های کشورفرانسه درحوزه مالی وابستگی به تحریم های اقتصادی ایالات متحده داشتندهمچون ایران انگار فرانسه هم متحدی درایجادیک قلک پول بزرگ ومستقل جهت تضمین امنیت نیازداشت.همیشه قلک پول بزرگ باصادرات وواردات پولش تامین میشدواین مشکل بیشتراقتصادکشورهاوپاشنه آشیل اقتصاددنیابود.

کتاب های سیاسی واقتصادی کمی درفرانسه مطالعه میشدندتااذهان عمومی ازدسیسه شیطان بزرگ که کاخ سفیدبودوافرادآگاه شوند.ریشه مشکلات مدیریتی ازنظرمردم دولتی بودکه به آن رای واختیارمیدادند.حس وحال سیاست مداران وحال معده همه خراب بودانسان های بدوخوب قابل تشخیص نبودندوفضای اتهام زنی گسترده بود.هرروزامانل مکرون وخیلی ازسیاست مداران واقتصاددانان درگیرسازماندهی قلک بزرگ بودند.بیات شدن پروژه قلک بزرگ به معنی مرگ اقتصادی زودرس بود.این قلک میبایست ازهمه کشورهاشمش طلای بیشتری میداشت.چون باارزش ترین چیزطلابود.دورقلک پرازشمش طلاراکشورچین که اقتصادجهان راقبضه کرده بودوجمعیتی بالاداشت هرگزخط قرمزنمیکشید.کشورچین عاشق تبدیل نفت به کالایی دیگربود.

نقش زلزله درآشوب های مردمی قسمت دوم

درکل دنیاهزینه تراشی برای دولت یک کشوربرابرباگران شدن پول افزایش سودسپرده و بهره وام بانکی بود.هزینه تراشی مکانیزم های مختلفی داشت.اول پخش شایعه.دوم وحشت آفرینی.سوم.تحریم.چهارم جنگ.پنجم بلایای طبیعی.ششم آتش سوزی یک ساختمان مملوازکالای اساسی که منجربه کاهش کالادربازارمیشد.

هرچیزی که تعادل عرضه وتقاضارابهم میزدمانندکسری اعتبار یک بانک توسط موسسات رتبه سنجی که عده ای معتقدبودنداین موسسات با دریافت رشوه رتبه بانک هارابالاوپایین میکنند.تمامی اینها یک زلزله اقتصادی.فرهنگی.سیاسی را رقم میزد همچون برگزیت وغیره تاحدی که درانتهامنافع افرادی خاص که آگاه به امور زمان بودندودرجای محکم و ایمنی بودندتامین میشد.

...............................

زلزله فقط ترس ووحشت نبودیک استان که ویران میشددومینووارنقدینگی دیگراستانهابرای کمک به زلزله زدگان بلعیده میشدگاهی به جیب اختلاس گران میرفت واین گاهی به جیب اختلاس گرهارفتن تداوم داشت باوجودبیشترین بی پولی دربین مددجویان کمیته امدادوبهزیستی یک مشت سلبریتی خودفروخته ازهمه چیزبهره میگرفتند.بهتربودیک دلفین نقاشی میکشیدوبابتش پول برای زلزله زدگان جمع مینمودندتااینکه به این شکل فاجعه آمیزپول درجیب عده ای رفاه طلب سربخورد.

نقش زلزله درآشوب های مردمی قسمت اول

هرگاه زلزله کشوری رانابودمینمودوباخاک یکسان میکردماننداین بود که کل اقتصادوسیاست آن کشور وابسته به خارج شود.ازداروگرفته تا بهداشت توالتهای یک کشورزلزله زده نیازبه پول و هزینه داشت.

پول نقش کلیدی دراقتصادداشت.نحس ترین نقطه پس ازکشورژاپن گویی سرپل ذهاب در ایران بود.کشوری که باتحریم وتهدیددونالدترامپ.گردوغباروزلزله متعدد پس لرزه های آن مواجه بود.برخی میگفتنددارندموشک آزمایش میکنندوسلاح دفاعی بدلیل تحریم آزمایش میکنند.هرچه بودقطعاهیچ کشوری دلش نمی خواست نیروی انسانی موردنیازخودرابه کشتن بدهد.برخی میگفتندمسئولان کاخ نشین تحت هیچ عنوان بفکرملت نیستندچون کمترین سفر های بین شهری رادارندودرکل علاقه ای به پول خرج کردن برای اقتصاددرگیرزلزله تحریم ندارند.

ازاین جهت دونالدترامپ که پولش رادراسرائیل خرج مینمودمداوم میگفت ملت ایران گرسنه است.اوفردی بود که جلوی کمک های مردمی ملت آمریکابه ایران رامیگرفت وانهارادرفروشگاه های خودمیفروخت.اوبه هیچ وجه دلش به حال کشوری نمیسوخت.چون دوست داشت ملت محتاج شکم باشند.ازجهتی به پول برای خریدن رای ملت احتیاج داشت.همیشه جنس دولت هاباجنس ملت هامتفاوت بودواین اثرپول برباطن ادمیزادبود.فقر چیزی بود که موجب قدرت میشدبرای دشمن یک ملت فقربهترازهمه چیز بود.خصوصاکشوری که نو دونه درصدفقیرویک درصدثروتمندداشت.

خنثی کنندگان بزرگ قسمت اول

همیشه توریسم بین المللی برای رئیس جمهور ایران اهمیت داشت دلیلش واضح بود راه اداره کشوری که نیازبه تامین همه چیزراداشت فروش مسکن در بالای کوه بود این اقدام بالای کوه راه حل ایجادکردن ثروت بود.

منطقه های مختلف راثروت اداره میکرد.ثروت به معنی نقدینگی درگردش بود.این نقدینگی داروی اقتصادی بود که باکمبودبودجه مواجه بود.

درکشورهای مختلف درگردش انسان هاسودحاصل میشد.امادرایران بیشتر حاصل میشددرکنارآن محیط زیست نابودمیشد.

شخص رئیس جمهورمیدانست پول را چگونه زیادکندومیدانست که چگونه دنبال ایمنی غذایی برود.

امانابودکردن محیط زیست درهرزمانی صحیح نبودتنهازمانی صحیح بود که به منفعت همه باشد.تصور ملت از زندگی باتصوری که از زندگی جلوی چشم خودداشتندمتفاوت بود.زندگی ترکیب تمدن.بلایای طبیعی.جنگ بود.یک استخوان درگلوی انسان بود.این استخوان درگلوی انسان سهم انسان ازدنیابود.چیزی که افراد سرش دعواداشتندپول بود.این پول به بقای انسان نیانجامید.چون سرانجام همه دستشان در کیف پول هم بود.

غارتگران بزرگ فصل دوم قسمت سوم

همیشه سیاستمداران مشکلات خانوادگی داشتندوبیشترین مشکلات راباهمسران خودداشتندوخانم هامصیبتی بزرگ وتهدیدی دائمی برایشان محسوب میشدند.بطور متوسط کمترمردی پیدامیشدکه دریک نگاه عاشق خانمی شودودرهمان لحظه دنبال عقد دائمی  ازدواج برودوتامیشدمردتعلل میکردوبعدازورودبه رابطه خود اقدام به ایجاد حس دافعه در خانم میشد.حس دافعه به معنی غیرقابل اعتماد بودن بودو خانم مردراترک می نمود.خانم حالامداوم از رابطه قبلی خودبایدمیگفت مواخذه میگردیدومهره سوخته پرسودمحسوب میشد.

درهمین زمان مرد اقدام سیاسی اقتصادی خودراموردتحسین قرارمیدادچون میتوانست ازخانمی که دیگرسوزنش رویش گیر نکرده نهایت بهره راببرد.اقداماتی همچون نارنجک اطلاعاتی دربین اقوام مرد وزن بدین شکل رخ می نمود.درکل مهم این بودکه فرددرچه مکانی بماندتاهزینه برای مردنتراشدوفایده به مرور زمان برساند.

خباثت درسیاست به معنی ایجاد حس دافعه درافرادبود.چیزی که دونالدترامپ بخوبی میفهمیداین بود که تامیتوانددرافرادحس دافعه ایجادکندتاازاوسوالی پرسیده نشود.براحتی هراقدامی را انجام دادن به معنی این بود که هیچ سوالی پرسیده نشود.

امادونالدبجای فروش بی رویه سلاح به عربستان وایجادحس دافعه کارهای پرسودتری راهم دردست داشت ازجمله کپی کاری فرهنگی یاکپی کردن فیلم های مختلف درداخل میکروsdبدون پرداخت مالیات وغیره.بسادگی فرهنگ موجوددرامرکپی کردن موجب خلق ثروت میشد.فیلم همین که شهوت آورباشدجهت خریدوفروش بین افرادارزش مادی پیدامینمودوپول های حاصله خرج گروه تروریستی میگردید.

غارتگران بزرگ فصل دوم قسمت دوم

زندگی تمدنهای مختلف بشربیشترین وابستگی رابه کربن داشت.کربن میزان تشکیل دهنده بیشترموادخوراکی و...رادربرمیگرفت.اینکه عده ای درگذشته اطلاعات را روی کاغذ مینوشتندوجهت جلوگیری از پخش اطلاعات کاغذراماچاله میکردندومیخوردندهم واقعیت داشت.حالاایالات متحده به تمدن بشری که همه چیزخواربودمیخواست نحوه صحیح زندگی رابیاموزدچیزی که به نفعش بود.فرض کنیدملتی گوشت حلال فقط بخورندوملتی گوشت حرام بخورندوملتی هم هردورابخورند.حالا کدام ملت بیشتر خورده است؟این یک فرهنگ بود که توسط ادیان ایجادمیشدامانیازبه ساخت وپاخت داشت یک برنامه ریزی غذایی هدفمندکه محوریت آن این بود که ملتی که بیشترین ماده غذایی راداردبایدآن ماده غذایی راکه فکرمیکندزیان آور هست به ملتی دیگربدهددرحالیکه آن ملت با خوردن آن ماده غذایی مشکلی پیدانمیکرد.طراحی های مختلف جنگی درسیاست واقتصادرخ مینمودکه اگرفردی نمی دانست قطعااحمق ترین فرد جهان بود.