رمان ویژه

باغ خیال

رمان ویژه

باغ خیال

سلام خوش آمدید

رستوران خانوادگی قسمت اول

شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۷:۲۵ ق.ظ

کبری پس از ازدواج باحامدوصاحب فرزند شدن یک رستوران خانوادگی تاسیس نمود.همه جا پز میداد.اینکه غذای من و دخترم عالی هستند.انگاررستوران خانوادگی مال ارتش باشدعوام حق ورودنداشتند.

لایه به لایه رستوران عمیق ترین سیگنال رادرافکارعمومی ایجادمینمود.بالای کوه با جنگل  خواری و ساختن رستوران اعیانی و دادن رشوه به مسئولین گیلان چرخ رستوران رامیچرخاند.پهن شدن سفره دررستوران معنی این را داشت که اوگران بهاترین زن دنیاست.

ارتفاع کوه میگفت اوپولدارهست. 

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

رمان وداستانک

طبقه بندی موضوعی