تصمیم خودخواسته داستانک

سیرشدی بروپیش همسرت وحید.این جمله نازنین به وحیدبودبعدازتن فروشی.وحیدگفت به نظرت مردهاتنوع طلب هستن.نازنین گفت مردایرانی ومردخارجی وزن ایرانی وزن خارجی هردودنبال وفاداری وایثارهستن تواین زمونه تنهایی یعنی بزآوردن یعنی بی وفایی.وحیددرحالیکه لباسهای خودراپس ازحمام ودوش گرفتن میپوشیدگفت همیشه تنهایی وجه مشترک سکس طلب هاهست.

نازنین شروع به تمیزکردن لباس های خوددرتشت داخل حمام کرده بودوگفت تنهایی وجه مشترک آدم های تنوع طلبه.تواین سن عجله واسه پدرشدن نداری وهمسرت هم دوست نداره ونمیخوادکه مادربشه وازتنهایی به این شکل بیرون بیاد.دعواسرپدرومادرشدن هم یک جورتنوع طلبی مخفی محسوب میشه.هرشش ماه بایکی دیگه بودن توداخل ایران وخارج ایران یعنی همین زندگی کثافت.

نگاه سردوحیدبه نازنین به اوفهمانده بودکه تنوع طلب هست وهمسرمخفی دارد.وحیدگفت این طورکه معلومه سوئیت راشکل توالت میبینی توداخل ایران وخارج ایران جایی واسه اقامت پول میخواد.رفیق لازم داری وقتی بخواهی منزل اختیارکنی.ممکن نیست افراددنبال سرک کشیدن درزندگی مردوزن وهزارجورسیستم سکسی دیگه نروند.

نازنین گفت ادعای پوچی هست زندگی مشترک وخانواده معنی کشک راواسه من داره.

سوپ سگ ولگردخوردن بااین کارهاواون کارهامیسرمیشه.وقتی میری تورابطه درگیرهزارجورکثافتکاری میشی ومجرم ازنظراذهان عمومی محسوب میشی فایده تکراری شدن من توچندروزواست چیه؟وحیددررامحکم بست ورفت.

قتل های زنجیره ای اعتقادی قسمت اول

درشهرتهران زیادرخ میداد.قتل های زنجیره ای که برپایه فقروخیانت همسران بودمداوم تکرارمیشد.پلیس اعصابش ازفولادنبودکه دنبال حل همه مسائل جنایی برود.ریشه آن چندچیزبود.عدم مسئولیت پذیری پسران ودختران جوان برای ازدواج باهمدیگروهمچنین ترس ازفرزندآوری موجب میشدنزاع های اعتقادی شکل بگیرد.جای همه چیزعوض شده بود.بعداززلزله وتحریم واختلاس بیشترمیشد.ازدواج افرادبی سرپناه تبدیل به قتل های زنجیره ای شده بود.شاهدین هم حاضربه شهادت نبودند.پرونده های پرمظنون طبق قاعده دانه به دانه میبایست بررسی میشدندامااین اتفاق رخ نمیداد.خانم هاازفردی که خانه راتبدیل به مسجدکندمتنفربودند.

خانم های کم پول جوان باپیرمردهای ثروتمندازدواج میکردندوپسرهای کم پول جوان بازنان سالخورده ثروتمندازدواج میکردند.

معادلات نیازبه عریضه نداشت.افرادسنگدل خواستارعوض شدن معادلات این چنینی نبودند.سنگدلی به معنی پدرومادرشدن بشکل طبیعی بود.افرادمعلول الحال هم نیازبه عصای دست داشتند.خصوصاوقتی نیازهای عمومی افرادبرپایه این بودکه نخواهندصاحب فرزندشوندبلکه بخواهندصاحب ثروت بشوند.آماربه قتل رسیدن پیرمردهاوپیرزن هاگوش پلیس راکرکرده بود.درعین حال جنگ هایی که درازدواج افرادسریک فردداشتندوبخاطرش عشاق بااسیدپاشی مواجه شده بودندشدت یافته بود.روانشناس هاهم امنیت نداشتند.بایدهنگام خواب بیماران روانی به بیمارستان روانی سرمیزدند.نسخه میپیچیدندومیرفتند.قربانیان قرص های روانی واعتیادبه داروهای روانی زیادبودند.این هم نوعی قتل تدریجی بود.کنترل کننده های اعصاب اعتیادآوردرجنایات زنجیره ای نقش داشتند.

طرح های روی زمین مانده قسمت سوم

توقف بیجامانع کسب وکاراست این شعاربرخوردکنندگان بادست فروش هابود.شهرداری هاهمیشه مطالبات زیادی ازدولت داشتند.بابت کتک زدن دست فروش هم ازدولت پول میخواستند.افرادزیادی مشکل تامین جاداشتند.جایی برای کسب وکاروجایی برای اقامت میخواستند.پیروتمام تعهدات بانک مرکزی به ازدواج درسامانه ازدواج برای ازدواج دایم وموقت نفری پانزده میلیون تومان پول بانرخ بهره چهاردرصدبه متقاضیان زندگی مشترک موقت ودایم پرداخت میگردید.درزندگی روزمره پسرهاودخترهاهمدیگررارفیق غیرقابل اعتمادوموقتی میدیدند.

مرگ پول درگردش کارخانجات واداره های مختلف که کارکنان وکارگرانش حقوق نگرفته بودندبدست این اقدام رقم میخورد.بیشترین ولخرجی دربانک مرکزی رخ میداد.ارزمسافرتی وارزدانشجویی وغیره همه آن زیرمجموعه یک عبارت بودوآن هدردادن پول درکانال مالی غیرقابل بازگشت.بیشترین یارانه دربخش ازدواج موقت هدرمیرفت.

طرح های روی زمین مانده قسمت دوم

حقوق وبودجه مساله همه کشورهابود.اصول هرکشورمقدم برحقوق شهروندی بودومانع میشدازاین اقدام که همه طرح های حمایتی یکسان صورت پذیرد.همه ملت هاخواستارنشاط وورزش بودندامامهم تربرایشان این بودکه خوراک وپوشاک ومسکن ومکان زندگی وتشکیل خانواده واصالت خانوادگی وحرمت وشرم وحیاکه خط مقدم شهیدان یک کشوربودوبرایش جنگیده بودندپایدارودایم برقرارباشد.

معیشت ملت درگیرتخصیص بودجه ای کلان بود.این بودجه کلان شامل مسافرت های خارجی هم میشد.شامل بانک های خارج ازکشورهم میشدوشامل نوعی تمدن خاص میشدکه نقدینگی تولیدبه آن بستگی داشت.رسیدگی به بخش های مختلف آن سخت بوداگرگمرک فشل بودویاایکس ری خراب ویامرزبدون امنیت داعش واردکشورمیشد.تفکرمذهبی ضدیک کشورموجب خسران اقتصادی بود.سیاستمداران بودجه میبایست مهمترین بخش راهدف قرارمیدادند.ورزشگاه وفوتبال یابیمارستان کدام یک رامیتوانستندانتخاب کنند.مسکن اجتماعی یاسودسپرده یاکنترل ترافیک جاده ای که مشمول نوسازی زیرساخت بودوموجب خلق ثروت درازای احداث یک جاده برای افرادخاص میشد.همچنین ایران برگسل زلزله قرارداشت.

بورس بازان بزرگ قسمت دوم

نظام سرمایه داری طعم تلخ تبانی دراقتصادزیرزمینی رابرهمه افرادچشانده بود.امابعضی ازاین طعم تلخ بی بهره بودند.این افراداحتکارزمین ومسکن رااحتکارپول میدانستند.معتقدبودندکالای دیجیتال روزبروزهوشمندترمیشودواگرامروزبخرنددرآینده ازمدمیافتدولی زمین ومسکن مداوم ارزش پیدامیکند.وخریدن وفروختن کالاهایی همچون زمین ومسکن بیشتردرپول جمع کردن این افرادموثربود.

تنهاوزش یک زلزله ارزش این کالارابه زمین میزدوقتی دچارآسیب میشدنیازبه پول نقددربازارحس میشدوبورس وسودسپرده وصندوق بادرآمدثابت اینجامعنی میافت.چون هرچیزی دربازه زمانی قیمتش افزایش پیدامیکردبرای پول هم سودافرادمیخواستند.چون اگرآن پول رازمین میخریدندکه درطرح بزرگراهی هم داشته باشدسودکلانی حاصل بخشهایی همچون نوسازی شهری وبخش گردشگری واقامت وهتلینگ وغیره میامدوآنهااین سودرامطالبه میکردند.

درکل اگرپول آتش زده میشدافرادزبان یکدیگررانمیفهمیدند.

طرح های روی زمین مانده قسمت اول

هروقت یک رئیس جمهوردرایران بودجه افرادخاص رازیادمیکردوموجب تشویش دراذهان عمومی میشدازنظراستانداردهای حقوق بشری محکوم به مرگ بودوملت کشوریک رئیس جمهورکه به اوافرادرای داده بودنداقدام به تظاهرات سراسری میکرد.ماننداین بودکه به جای ساخت بیمارستان ومسکن مداوم ورزشگاه فوتبال بسازندومداوم حقوق نجومی دربخش فوتبال خرج شود.

عده زیادی ازخانواده هادستشان درجیب رئیس قبیله یابزرگ خانواده یاسرپرست خانواربودوازاوسهم میخواستندسهمی که اگرنبودویابه تساوی تقسیم نمیشدموجب هرج ومرج میشد.

نیازهای انسان فقط خوراک وپوشاک ومسکن مناسب نبودبلکه تشکیل خانواده وفرزندآوری هم مهم بودوبخشی ازنیازهای انسان بواسطه فرزندیاعصای دست بستگی داشت.اگرمسئولیت پذیری برای افرادحس خوردن آش شورراپیدامیکردنابه هنجاری گسترده فرهنگی واقتصادی رخ میداد.

اگربه سرپرست خانواریایک انسان اهمیت داده نمیشدسرنوشت خانواده های گره خورده به یکدیگرتوسط سرپرست خانواربهم میخورد.ماننداین بودکه سرپرست خانواردربخش درمان باهزینه بالامواجه شودوعفونت گسترده شود.عفونت ناشی ازبی توجه بودن به بخش درمان بسیارخطرناک بود.چیزی که دولت هابرایش کم هزینه میکردندهمیشه عصای دست وفرزندآوری وبخش درمان بود.حتی مستمری بازنشستگان وکارگران وفرهنگیان وغیره اگرفراهم نمیشدهیچ سربازی جهت دفاع ازمرزهای یک خانواده وکشوربوجودنمیامد.

اقتصادخانوارگره خورده بادلالی وقتی میشدافرادپول قرض میکردندووقتی پول برنمیگشت دلیل اصلی نزاع هامیشدسرپرست خانوارکه حکم چوب دوسرنجس راپیداکرده بود.وقتی هم فضای قربانی شدن سرپرستان خانواردراثردلالی وحبس پول دربانک غیردولتی بوجودمیامدراه حل نهایی همه چیزآشوب ضددولت اعلام میشد.

کتک کاری اقتصادی موجب تعطیلی کارخانجات واعدام تولیدتوسط تعطیل شدن بعلت اعتراض کارگروکارفرما درهرروزکارخانه تولیدکالای اساسی مانندشکرمیشد.وقتی شکردربازارتوسط بهم خوردن عرضه وتقاضاوکمبوددربازارفراهم نبودگرانی واحتکاررخ میدادحتی اگرنرخ ارزهم کاهش میافت بازدومینوی تعطیلی کارخانجات وغیره دردسرعدم تناسب عرضه وتقاضارابوجودمیاورد.

هزاران طرح حمایتی بخاطراعدام پول ومصادره آن برای بخش خاص ازبین میرفت.دیگرتشکیل خانواده رویامیشدوزندانیان مهریه هم افزایش مداوم میافتندوهزاران زندانی چک برگشتی وغیره.

بورس بازان بزرگ قسمت اول

این اتفاقات بیشتردربورس تهران رخ میدادبیشترمواقع سقوط شاخص بورس خصوصادرنمادهای بانکی دردسرسازبود.کافی بودهواشناسی بگویدهفته آینده بارش سنگین برف وباران پیش بینی میشود.فوری سهامداران نمادهای بانکی دست به فروش سهام خودمیزدند.چون میدانستندبانک هاوخصوصابانک مرکزی استقلال درتصمیم گیری ندارندودولت ومجلس ازآنهاجهت اعطای وام ارزان قیمت به کشاورزان وباغداران وانبوه سازان وغیره که مطمئن بودنداملاک ومستغلات ودارایی آنهاتضمین مالی ندارندسواستفاده میکند.درپایان سوداندکی بابت هرسهم بوجودمیامدوگردش مالی بانک بامشکل مواجه میشدومجبوربودسپرده باسودبالاجذب کندوهمین بزرگترین دردسربورس تهران درایران بودوموجب کاهش بازدهی بازارسرمایه بود.یک استقلال مالی بعنوان اعتباروضمانت نامه محسوب میشدوقتی درکارنبودبااطمینان خاطرتمام سهامداران بانک هادست به فروش سهام درنمادهای بازبانکی میزدند.درمدت ساعت 9صبح تا12:30دقیقه خداتومن ازبورس پول خارج میشد.

کالبدشکاف مایکل جلدسوم قسمت اول

حنای افرادقاتل معمولاباگروه خونیabهمخوان نیست.گروه خونیab نمیتوانندجزگروه هایی باشندکه قتل انجام میدهند.

این حرف استیون به مایکل که کالبدشکاف ماهری بوداین معناراخاطرسازمیکردکه تمام مقتولین زیردست اوهمگی گروه خونیabداشته اند.آیاواقعاگروه خونیoگروه خونی قاتلین بود؟

تمام شواهدقتل هااین رامیگفت که قاتلین مخلوط باگروهoبوده اندامامقتولین بیشترگروهab راشامل شده بودند.توجه به این تشخیص ازنظرکالبدشکاف مایکل مهم بود.اماخانه ای که افراددرآن بدنیامیامدندهم درتربیت قاتلین ومقتولین مهم بود.آیافقرعلت بیشترقتل هابودیااینکه گروه خونیo استثنابودخصوصادرامورمذهبی گروه خونیoبیشترافراط داشت.کشوربریتانیادرعرصه جرایم ناشی ازفقروحسادت وشهوت وولخرجی های عمدی برای ازکارانداختن کلیه هاسرآمدشده بود.بصورت کلی گروه خونیoیک عنصرمبنی برخوب بودن کم داشت وآن عدم رعایت استانداردهای بهداشتی بودودرکل به توصیه های ایمنی اهمیت نمیداد.این گروه دربخش های مختلف ادارات استخدام میشدندوبیشترزوربه دیگران میگفتند.هزارمشکل درست شده فقط بخاطرگروه خونیoهست.این باوری بودکه کالبدشکاف های برترجهان به آن دست یافته بودند.گروه خونیo گروه خونی خشنی هست.اکوسیستم محیط زیست وسرنوشت جهان بیشتردردست گروه خونیo  بودکافی بودیک فردباگروه خونیo  حاضربه اهدای خون به سازمان انتقال خون وازروی عمدخون آلوده به ایدزدرسازمان انتقال خون پخش به سراسردنیاشود.آنگاه میزان مبتلایان به ایدزگسترش میافت.

دراداره پلیس به این پرونده اهمیت داده نمیشدحتی سازمان حقوق بشرهم نمیتوانست بپذیردکه خون آلوده به ایدزگروه خونیo ترس وتهدیدجنایتکاران بزرگ هست.

تعویض ریل های سیاسی واقتصادی قسمت اول

ترکیه هیچگاه علاقه ای به جنگ طلبی نداشت تنهاکشوری بودکه روی فروش سلاح حساب بازنمیکرد.ترکیه درریل اقتصادوثروت ازمکانیزم تعویض ریل سیاسی اقتصادی استفاده میکرد.بخوبی میفهمیدکه کشوردرگیرجنگ توسط کشورتحریم کننده نیاززیادی به پوشاک داردازاین رومداوم درکارخانجات نساجی وتولیدات لباس های بهاره.تابستانه.پاییزه.زمستانه سرمایه گذاری میکرد.تنهاریل سودده درخاورمیانهازنظراقتصاددانان ترک تبارصنعت نساجی وصادرات لباس به کشورهای مختلف بود.ترکیه به هیچ وجه دنبال صادرات سلاح وفروش سلاح نبودمیدانست سلاح اگرقیمتش پنج برابرشودقیمت لباس هم پنج برابرمیشود.

نقطه ضعف اقتصادترکیه امنیت داخلی وخارجی بودچون بودجه خرج شده دربخش نساجی بیش ازدیگربخش هابود.دربخش خوراکی هاوکالاهایی مانندذغال سنگ وفراورده های نفتی ومعدنی وابستگی داشت که بابرندشدن لباس های ساخت ترکیه مشکلاتش حل میشدند.

خنثی کنندگان بزرگ قسمت دوم

درحالیکه رژیم صهیونیستی عضوFATFمیشد.ایران درحال خروج ازFATFبود.یکی ازقوانین برده داری خفت بندی بود.خفت بندی درسیاست یک کشوریایک خانواده یابین فرزندان راهکاری جهت صرفه جویی مالی بود.

جنگ بین اعضای یک خانواده یافامیل بدون خفت بندی میسرنبود.مکانیزم خفت بندی رسیدن به مقصدبرای فردتوانابود.مشکل این بودکه خفت بندی اگرضدخودش عمل مینموددرمان پذیرنبودومقاوم به درمان میشد.بصورت ساده یک فردبه بهانه خفت بندی میتوانست معادله راعوض کند.سودی که ازسدخفت بندی حاصل میشدچندین برابرفردبه مقصدرسیده بود.یعنی فردبه مقصدرسیده به مروردرمقصدی متوقف میشدوجان میدادکه فردبه مقصدنرسیده دچارش نمیشد.ماننداین بودکه فردی شاغل شودوبراثرصدمه ناشی ازشغل زودعمروخانواده اش تباه شوند.امافرددیگری شاغل نشودوبدون خانواده رهاشودامامداوم عمری طولانی داشته باشدواعتبارمالی وتوانایی به توان بی نهایت رابه مرورزمان بدست آورد.یکی ازقوانین خفت بندی این بودکه هیچ فردی حق رحم کردن وکمک کردن به دیگران راندارد.

برجام برای دونالدکه فکرمیکردبه مقصدنرسیده بی ارزش بودواین راخفت بندی میدانست.وقتی برجام راپاره کردمطابق قوانین خفت بندی حق رحم کردن وکمک کردن نداشت.این درحالی بودکه کاخ سفیدروزبروزمنزوی ترمیشدونمیتوانست شاهدگفتگوی تمدن های همه کشورهادرموضع برابرومتحدباشد.حال اسراییل بایدبهانه ای داشته باشدکه صلح طلب هست وایران بایدبهانه ای داشته باشدکه جنگ طلب هست حرکت بعدی اسراییل خروج ازFATFوحرکت بعدی ایران بعدازبهانه ای برای جنگ شدن که باخروج ازFATFرخ مینمودورودمجددبهFATFبود.افرادی که پشت هرثانیه دنبال کولی گرفتن ازخانم هابودندهم زیادبودند.