رمان ویژه

باغ خیال

رمان ویژه

باغ خیال

سلام خوش آمدید

۴۳۵ مطلب توسط «سیدمحسن احمدی فلاح نژاد» ثبت شده است

اينكه سلاح فروخته شده دراثرتعويض محل فروش يامدت زماني بالاارزش بالايي ميافت براي دونالدوحشت آفرين بود.

اوهميشه ازيادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغيره بيشترزيان نصيبش ميكردند.

امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحميل قوانين استفاده كنندياازآن بعنوان جانشين طلاودلاراستفاده كنند.

فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.شایدبرایش دنیاجوردیگری معنی پیدامینمود.واقعیت هارانادیده میگرفت وبراستراتژی خاصی که انگلیس درعصراستعماراستفاده مینمودمتمرکزبود.

اینکه ایران ناوهواپیمابرنداشت ولی اوداشت حکم زیان بیشترداشت.درواقع مطمئن بوددرعرصه حمایت ازداعش یاجنگ افروزی ویاحتی حمایت ازاسرائیل بازنده نهایی خواهدبود.چون عملا بودجه زیادی راسمت صنعت زیان دهنده ناوهواپیمابرفرستاده بودندکفری بود.ترجیح میدادسمت صنعت برده داری مدرن بودجه خرج شودیاسمت موشک قاره پیمابیشترپول خرج شودنه اینکه کلی نظامی وارتش بااحتساب هزینه خوراک وپوشاک وایجادقرارگاه درخاورمیانه یاائتلاف هایی که به پنج سال نرسیده باموشک منهدم میشوندپول بدهد.

ناراحت بودوعصبانی ودلش میخواست ازعصبانیت بمیرد.

  • ۰ نظر
  • ۰۳ مرداد ۹۸ ، ۰۸:۱۱
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

تمام حرف دونالداین بودکه جای زن درعرصه سیاست نیست.زن یک موجودسست عنصرهست وبایک انگولک اذهان عمومی جهتش عوض میشود.این اتفاق درباره فدریکاموگرینی صداق بودواواین اتفاق رابرای همه زن هاعمومیت بخشیده بود.

جنس مونث احساساتی ترازجنس مذکرهست.اواین راخوب میدانست وازاحساسات زن هابعنوان اهرم فشاربرجغرافیای بزرگ سیاست واقتصادروبه افول جهان استفاده مینمود.ساده بودانگلیس واتحادیه اروپاوروسیه وکشورهای دیگرمیامدندمیگفتنددنبال کاهش تنش هستنددرکنارش اومیگفت من برای کاهش تنش چکارکنم چندائتلاف تشکیل دهیم هم قائله جنگ پایان نمیابد.من نفت وثروت میخواهم لازم دارم بفهمید.همه میگفتندباشدسوخت رامیدهیم درکنارش اعتبارمیخواهیم.این اعتبارراکشوری میدادکه دلارش بدون پشتوانه چاپ میشدهمچون رمزارزکه مداوم درپولشویی نقش داشت دلارجعلی هم درجنگ نقش داشت.بیشترزنان باگرفتن دلارتن فروشی میکردندگاهی اوقات وطن فروشی نیزمیکردند.

اعتباردرکانال مالی جهانی دربستردهکده جهانی یااینترنت که بیشترش دردست شرکت های هرمی بودپرداخت میشداین شرکت های هرمی دشمن تولیدکننده شناخته میشدند.

گاهی وقتهاافرادزیان دیده خودراآتش میزدندتامشکل خودراحل کنند.تمامش هم بدست دلاربی پشتوانه واحساسات زنان رخ داده بود.

  • ۰ نظر
  • ۰۲ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۳۱
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

گزینه های روی میززیادهست این حرف کاخ سفیدنشین هابصورت غیرمستقیم به جنگ های اتمی مرتبط بود.

قلب کاخ سفیدنفت واورانیوم وسرمایه فکری وبودجه ای بزرگ بودکه همه آن ناشی ازچپاول وغارت وحمایت ازگروهک های تروریستی همچون منافقین وداعش بود.این گروه هاحکم آورنده سرمایه فکری ومالی راداشتند.این سرمایه فکری نتیجه اش ساخت سلاح وبزرگراه وغیره بود.

درکل میزان سرمایه انسانی بزرگتربرابربامیزان هوش واستعدادبیشتربود.این سرمایه فکری بودکه به جنگ میرفت واگرشکست خورده برمیگشت پولش ازکشوری دیگرچپاول میشد.دویست سال طول میکشیدکه ضایعات تبدیل به کودشوندوزمینی جهت کشاورزی بوجودبیاید.

این زمین های کشاورزی باجنگ منهدم میشدوموادغذایی بهداشتی تبدیل به موادغذایی غیربهداشتی میشد.

درواقع جنگ ناشی ازانهدام کامل خاک یک کشورنقشی بزرگ درموادغذایی موجوددرجهان وکیفیت آنهاداشت.کیفیت پایین منجربه انتشارخطربیماری های مختلف داشت.ازجمله اعتیادبه موادمخدرکه اززمان شروع جنگ درافغانستان بوجودآمده بود. وبه زیرساخت های ایالات متحده ودیگرکشورهانفوذکرده بود.مداوم اینترپل کشته میدادمداوم هم زندانیان موادمخدرآزادمیشدند.آزادورهااعتیاددرجهان میچرخید.

  • ۰ نظر
  • ۰۱ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۲۲
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

به این فکرکن که یک سوراخ دریک ناوهواپیمابربرابربازیان چنددلاری هست ؟این سخنان جان کری که باپای شکسته برای برجام دویده بودپشت درهای بسته به رفیق شفیق خودفدریکاموگرینی بود.

فدریکاموگرینی علاقه زیادی به آرمان فلسطین نداشت.درکل ازافرادی که دنبال سکس ساعتی نبودندحالش بهم میخورد.اوتمام ثروت وپست ومقام خودراباعشوه ونازتهیه کرده بود.

این روابط اوبادموکرات های کاخ سفیدخوشایندجان بولتون نبود.

حالابرویم برای رقص باله.فدریکا عین بچه هاگفت آخ جون رقص اورقص رانمادیک ورزش باستانی میدانست.ازخدایش بودباجان کری روابط دیپلماتیک برقرارکندوازطرفی به کشورروسیه خنجرازپشت بزند.اوبه هیچ وجه اهل عقلانیت وانسانیت نبودولی برای زیرساخت های یک منطقه جغرافیایی وسیاسی دنبال کاهش تنش بودتامجلس رقصش برقرارباشد.

  • ۰ نظر
  • ۰۱ مرداد ۹۸ ، ۱۹:۲۷
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

خیلی وقت بودازدیدارهای فیزیکی پرهیزمیکردم.حوصله فیس وافاده های جنس مونث رانداشتم.اصلاباجنس مونث نیازعاطفی من حل نمیشدبلکه بیشترمشکل معده پیدامیکردم.گاهی وقت هاجنس مونث اونقدرروی معده من اثرمنفی میگذاشت که دلم میخواست تاابدالدهرقرص خواب بخورم ومعتادبه خواب بشوم.

اینکه معتادبه خواب بودم دلیل های بیشتری داشت دارایی گنجینه لغات من درحدیک بچه کلاس اولی بود.اگربه من میگفتندجاه طلب نمیفهمیدم یعنی چه یااگربجای کلمه سلمانی ازکلمه آرایشگاه استفاده میکردم به من الف بچه گیرمیدادن یعنی همان ایرادواشکال گرفتن های کلاس املااینجاهم برقراربود.راستش ازکتابی حرف زدن بیزاربودم دلم نمیخواست بجای کلمه توازکلمه شمااستفاده کنم درواقع کلمه شمارابرای افرادی که هیچ صمیمیتی باهام نداشتن استفاده میکردم.بخشی ازاین لحاظ بودکه صمیمی بودن موجب میشدجیب آدم راخالی کنند.یعنی دونگی بزن بریم سوارتاکسی ویابریم سینماوتمام پولش رابریزم توخیک فیلمسازی که فیلمش دوریال هم ارزش نداره وراننده ای که مداوم سعی میکنه بفهمه چقدرتودنیاکاسبی کردی.

تجردلطف بزرگش همین بود.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

خیلی اوقات کشورهای بامذهب شیعه بال نظام برده داری وسرمایه داری رامیشکستنداین کشورهابه هنگام لحظه عزاداری اقدام به قربانی کردن موجودات زنده که عموم آنهاشامل گوشت قرمزگوساله وگوسفندودرواقع گوشت قرمزمیشدبودند.

هنگام لحظه تاسوعاوعاشوراکشورهایی که مذهب شیعه نداشتنددرگیرگرانی حاصله ازگوشت قرمزمیشدند.یکی ازاین کشورهاایالات متحده بودکه باکمبودگوسفندمواجه میگردید.درکنارآن درعراق وایران مداوم گوسفندواردمیشدوقربانی میشددرواقع بیشترگوسفندهادرکشورهای شیعه قربانی میشدند.

این اقدام موجب کمبوددام زنده ازجمله گاووگوسفنددرسطح جهان میگردید.دراین روزفروشگاه های زنجیره ای شاهدکاهش قیمت موادغذایی درکشورشیعه مذهب بودند.این بعلت کاهش هیجان خریدبود.عده ای هم شاهدجمعه هایی پرتخفیف درایالات متحده بودندو جماعتی ازخریداران حمله درخریدداشتند.کاری که روحانیون شیعه انجام میدادندتوزیع نذری برای یک کشورشیعه مذهب بود.حتی بسیج هم وارداین حوزه میشدوکمک میکرددراین مناطق سربریده نوزادکمترپیدامیشد.امادرایالات متحده که باکمبودگوشت مواجه بودومداوم دنبال گروکشی وتوقیف اموال بودودرکنارش مداوم واردات گوسفندانجام نمیداد.این رخ میدادکه بیشترافرادسمت خوردن گوشت خوک بروند.چیزی شبیه به رفتن سمت کثافت خواری درایالات متحده رخ مینموددراین بین جمعیت مسلمان وسیاه پوست قربانی اصلی نژادپرستی بودند.کمبودگوشت قرمزهزینه تولیدرادرایالات متحده افزایش میداد.امادرایران بیشتردشت هاوکوه هادرگیرزمین خواری بودند.

نصایح اقتصاددانان فقط این رامیگفت که عرضه وتقاضادریک کشوربایدمتعادل باشدامابرای دنیاجوردیگری رخ مینمود.

این بخشی ازایجادتنش مذهب گوسفندکشان بود.

تنهاتفاوت دراین نبودروزهای تعطیل درکشورهانقش مهمی درمیزان دادوستدکالاداشت که درایران بیشتربود.بابت هرامام معصوم وهمچنین عیدنوروزتعطیلات موجودبود.این تعطیلات منجربه کاهش تولیددرکارخانجات میشد.کاهش تولیدمنجربه افزایش قیمت میشد.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

دونالدترامپ رسانه هارامقصرمیدیددرهربخشی اززندگی اورسانه هابودندکه میامدندمیگفتندچه اقدامی بهترهست وچه اقدامی بهترنیست.اینکه رسانه هامیگفتنداومجنون است که مکانی راجهت زجردادن افرادمهاجری میسازدکه عموم آنهانتیجه جنگ های نژادپرستانه وقومی مذهبی بوندودرواقع پناهنده به ایالات متحده شده بودندکه عضوشواری امنیت بودوواحدپولی آن نقش اثرگذاررابرزندگی این افرادداشت بصورت کامل موجب ناراحتی عصبی اومیگردید.

همیشه میگفت هیچ کشوری به هیچ معاهده ای پایبندنیست اصلاامنیت معیشت وبهداشت برای اوذره ای ارزش نداشت.به این فکرمینمودکه باغ وحش بزرگ انسانی رادرخاورمیانه جدیدبرقرارکندمکانی مملوازخرافات که درانتهابازمهاجران به سمت اومیرفتندودست درازمینمودند.اوهرشب کابوس میدیدکه جماعتی ازمردگان دارندتکه وپاره اش میکنند.

 اوهمه رابه عنوان ویروس مرگ میپنداشت.

صبح که ازخواب بیدارمیشدباغبان سیاه پوست اوکه خوابیده بودرابالگدبیدارمینمود.باغبان هم همواره میگفت مرگ برکسی که چرت مراپاره کرد.دونالدهم عصبانی میشدومیگفت چرااین حرف رامیزنی من تورانسبت به وظیفه ای که داشتی هوشیارنمودم.باغبان هم همواره میگفت خب میلیاردهاسال عمرکنی.بازدونالدناراحت میشدومیگفت مگرمن دایناسورهستم.باغبان هم میگفت تکلیف شماچیه کدوم مدل مرگ رادوست دارید؟دونالدترامپ میگفت میخواهم به مرگ طبیعی بمیرم.باغبان میگفت مگرویروس کرونابه مرگ طبیعی نمیکشه؟دونالدهم میگفت نه اون ویروس ازنوع جهش یافته چینی هست.این مرگ طبیعی نیست.این مزاح هرروزرئیس جمهورایالات متحده وباغبان بود.وقتی رئیس جمهورعروسکش رادراعتراضات میدیدهمان لحظه میگفت چقدرخشگل درست کرده اندولی احمق هاچراآن را هی آتش میزنند.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

باپول قرضی واردبورس نشویداین سخن کارشناسان بورس بود.افرادزیادی بودندکه باپول قرضی واردحیطه های سرمایه گذاری میشدند.درواقع پول دست به دست میشدتاواردچرخه تولیدسودشود.این چرخه تولیدسوددرشرکت های واردات محوروشرکت های صادرات محورباترازنامه ناشی ازمحاسبات هزینه ارزی وزمان ربط مستقیم داشت.

توضیح کارشناسان این بودکه مشخص نیست افراددرچه بازه ای اززمان نیازبه پول داشته باشندودرآن زمان پول دردسترس باشد.آسیب های اجتماعی پول قرضی دربورس گسترده بود.میزان نقدینگی زیاددریک بازارموجب هجوم نقدینگی ازسایربازارهابه یک بازارمیشد.

وقتی درسایربازارهاقدرت خریداردرجایی دیگربلوکه میشدبصورت مستقیم کالاروی دست تولیدکننده بادمینمود.این بادکردن کالادرنگاه دستگاه های حکومتی معنی احتکارراداشت.این احتکاریابادکردن کالادربخش مسکن رخ مینمود.بخش مسکن بخشی بودکه فاقدتدبیراجرامیشد.زیادبودندمسکن هایی که درمسیرسیل بودندیاروی گسل فعال ساخته شده بودندونیازبه بازسازی ووام داشتندکه درصورت بازسازی بازخراب میشدندوحقوق مصرف کننده درهردوبخش ضایع میشد.مصالح موجودپس ازتخریب نیازبه تولیدمجددداشت وپول دردست تولیدکننده بشکل کالایی درآمده بودکه هزینه ای بالاداشت.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

صبح شده کوچولوبیدارشوکوچولو.فائزه کوچولونگاه به ساعت انداخت وگفت حتما بایدبروم مدرسه.حتمابایدبایک مشت احمق تومهدکودک بازی کنم.مامان نمیخواهم بایک مشت احمق حرف بزنم.دلم نمیخوادبدم میادازمربی مهدکودک واون دوست نفهمش فقط دنبال یاددادن این هست که بچه هااین رنگ چیه بچه هابااین اسباب بازیهاچه چیزهایی میتوانیدبسازید.اصلادلم نمیخوادریخت نحس اون مربی نفهم راببینم.

مادرفائزه کوچولوگفت نمیفهمم چراازهمه آدمهابدت میادولی این رامیدانم که اگرمداوم بخوابی چیزی یادنمیگیری.مثل این هست که نتوانی بندکفشت راببندی یانتوانی جلوی بقیه کلاس بگذاری که مثلاچیزی بلدی که اونهابلدنباشن.

فائزه کوچولوگفت کمک میگیرم یادمیگیرم چرابایدبابت یادگیری پول گوشت وغیره رابدهیم به مربی مهدکودک.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

ساعت راهمیشه روی ساعت دوازده ظهرتنظیم مینمودکه بگویداکنون زمان مصاحبه باگزارشگران هست.بیشترروزدرحال توئیت زدن درتوئیترونگاه به همه چیزازدورداشت.یکبارنرفته بودعیددیدنی همواره ترس ازجاسوس هانمیگذاشت درست انتخاب کند.اینکه تلفن اوشنودشودوهمه باهمدیگردرسرقت اطلاعات مسابقه داشتنداوراآزارمیداد.اینکه درحریم خصوصی اوشنودی باشدودوربینی باشدکه به سرعت معنی وجلوه بدی ازرفتاراورابه دنیامخابره کندناراحتی معده وسرطان معده اوراشدیدترمیکرد.

علاقه ای به درک جنگ وچپاول نداشت فقط دلش میخواست چیزهایی رابفهمدکه کمک کنندبیشترزنده بماند.این راباورداشت برای زنده ماندن دردنیای سیاست بایدازهرفردیک پل ارتباطی بسازد.مداوم میگفت دنبال کاهش تنش دردنیاهست امادرمملکت خودهیچ فردی دلواپس این نبودکه بعدازاوچه پیش میایدمهم این بودکه اکنون چه مسیرسختی وآسانی رابرای جامعه مدنی ایالات متحده انتخاب میکند.مداوم زندان میساخت وافرادمهاجردرآنجابوی گندمیگرفتند.دونوع دیدگاه وجودداشت جای زندان مسجدبسازدوگردشگرجذب کندیاجای زندان مهاجرین رااعدام کندتاهزینه برای ساخت زندان ندهد.اینکه بخواهدچه بنایی رابسازدوچگونه تعامل عاطفی  درآن باشدبرای همه مهم بودجزخودش.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

رمان وداستانک

طبقه بندی موضوعی