رمان ویژه

باغ خیال

رمان ویژه

باغ خیال

سلام خوش آمدید

۷ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

روایت واردات وتولیدخودروهایی که مناسب دمای جغرافیای ایران نیستند.

خودروهای سبک سنگینی که مناسب دمای15درجه هستند مناسب دمای50درجه تولیدیاواردنمیشوند.روایت قیرولاستیک دردمای15و50وخرابی قطعات خودرو.

  • ۰ نظر
  • ۲۶ فروردين ۰۱ ، ۲۱:۵۹
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

وقتی اشهدخودت روخوانی میفهمی؟!این حرف هزارویک مزدورسعودی به زندانی اعتصاب غذا نموده یمنی بود.

یمنی ها عرضه ندارن مدفوع خودرابجای کودبفروشنداین افراداحمق مداوم صبح وظهرو..سربه گل خشکیده میکوبندومثل اسب نمازمیخوانند.

این همه سخن پادشاه سعودی بود.به همه گفت به مدفوع خشکیده سرنکوبید.

باید به همه بفهمانیم که شیعیان نمیفهمندوریختن خونشان حلال مشکلات هست.

وقتی نظام مملکت میگویدامربه معروف ونهی ازمنکربایدیک مملکت مخالف راویرانه کردتا  به جایی برسیم.

پادشاه سعودی روبه دختر برده کویتی در زندان  کرد و گفت باتو  هستم بین ما بماند.

تو نیز حجاب را کنار بگذار بهتر هست شنا یادگیری.

  • ۰ نظر
  • ۰۸ فروردين ۰۱ ، ۱۳:۵۱
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

خزانه داری ایالات متحده به واسطه موشک قاره پیماازکشورروسیه وضدناتومانندافتادن بمب اتمی ریزش نموده بود.

نبردبخاطر زندگی شعارUSA بود.

مملکتی که میتوانست موشک های زیادی رابواسطه یک آهن رباازجوزمین خارج کندباخاک یکسان شده بود.این دفعه ازخودشیرینی دلار واسه بیت کوین و...خبری نبود.کاخ سفیدرسماسقوط را تجربه می نمود.

  • ۰ نظر
  • ۰۴ فروردين ۰۱ ، ۱۲:۳۱
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

.Sara is MY best nurse 

But of me get 2000 BIT Coin

?Can't you nurse in my home

  • ۰ نظر
  • ۰۳ فروردين ۰۱ ، ۱۷:۵۷
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

?Can You With Me In Home

?Or Cant

?With  Nurse Is Ok

?But I Cant

OK!

?!Sara

  • ۰ نظر
  • ۰۲ فروردين ۰۱ ، ۲۱:۳۰
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

داشت بااسپیکربلوتوث رمان باصدای بهروزرضوی ساعت23:30گوش میکرد.عادت شبانه بود.

خانواده اهل حمایت ازاونبودند.زیاد نمایشگاه کتاب برایش صرفه نداشت.

فائزه با لباس سوراخ وپاره میگفت اهل فرهنگ هست.

حامددرکل معتقدنبودوبااوهماهنگی در زمینه فرهنگی نداشت.

  • ۰ نظر
  • ۰۲ فروردين ۰۱ ، ۲۰:۳۵
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

همیشه میگفتندعلت بحران درایران اقتصاد وابسته به نفت هست.

حاج حامدبالباس پاره جوراب سوراخ جیب خالی ازاسکناس درشت به این باوررسیده بود که کل عمرش بازگشت  بدنبال علم و...بود.

نهال گردوی پدربزرگش ثمرگران بهائی در باغ برای فرزندمیداد.

معامله ساده بود پول فروش صرف پاکسازی  گرد و خاک هدفمندی یارانه میشد.

او عاشق گردوبودوتک خوری رادوست نداشت.دلش نمی خواست مثل نجومی بگیر شود.فردی که بفکرخودش هست.

او شخص مهمی برای پدربزرگش بود.

اما دولت قصد داشت درآمدش را کم کند به هزارویک بهانه.

دولت قصدداردنسلم رامنقرض سازد این ادعای اودرسال1401شمسی بود.

  • ۰ نظر
  • ۰۲ فروردين ۰۱ ، ۱۸:۰۵
  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

رمان وداستانک

طبقه بندی موضوعی