رمان ویژه

باغ خیال

رمان ویژه

باغ خیال

سلام خوش آمدید

سوگندقسمت اول

شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۱۴ ب.ظ

محسن مشکلات خانوادگی فراوانی داشت مداوم دربیمارستان میخوابیدومستقیم به داروهای اعتیادآوروصل میشد.وقتی کسی به اوسرنمیزدپروانه تنهافردی بود که سمتش میرفت.پروانه فردی دارای نفوذمالی بوداین نفوذمالی رابواسطه رمان های محسن دربازارزیرزمینی رمان بدست آورده بود برای محسن مهم این بود که به فردی تکیه کند که اگربگویدنروآن فردنرودوپروانه این خصوصیت را داشت ازهرلحاظ پروانه و محسن به یکدیگرتاابدالدهرمیآمدندچون هردوزیرقسم و سوگندی که یادکرده بودندنمیزدند.هردودرروزهای سختی ازطریق ماهواره مکان یاب همدیگرراپیدامیکردندواحوال همدیگرراجویامیشدند.

استدلال های پروانه همیشه صحیح بوداومعتقدبودنسلی که برای ازدواج او شرط بگذاردهرنوع شرطی به درد زندگی اونمیخوردچون درانتهااگرشرط را انجام ندهدبواسطه شروط مختلف فردا زندگی اودرتباهی بی پایان سرمیخورد.بی مکث هم میگفت چه دربدنامی و چه درخوشنامی بااوکنارمیآید.

زمان رابه اومیدهدتاهرچقدردلش خواست حاضروغایب باشد.دیگران اهمیت مادی ومعنوی ندارند.

مادیات و معنویات چیزی بود که بیشترپسرهادنبالش نبودنداماپیرزن هاواصولاخانواده های مذهبی بخاطر آن حرص میآوردند.

قدرت نفوذخانواده هادرحدی بود که پسرهاسمت خواستگاری آشکارنروندودخترهابدنبال مدلینگ باشندوسمت دانشگاه نروند.

  • سیدمحسن احمدی فلاح نژاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

رمان وداستانک

طبقه بندی موضوعی