رمان ویژه

دردیوارهای شهرگویی روح قاتلین آرمیده این حرف دخترعمه بازرس استیون بودخانوادگی علاقه خاصی به کشف آثارجرم وجنایت ازروی دیوارشهرداشتند.حتی بزاق گربه هم مصون ازافکارجنایتکارهانبود.ازطریق بزاق گربه درشهربیشتربیماری پخش میشد.گربه نجس هست این صاحب خانه استیون بودکه میگفت جای گربه وحیواناتی که تن خودرابه هرچیزی میمالندحتی فاضلاب جایشان درخانه نیست.

چون همسایه اوتوسط یک نوع سم که آلوده به بدن گربه شده بودوبعدازدوساعت نگهداری به دیارباقی شتافته بودودارفانی راوداع گفته بود.

دخترعمه نیناهمه چیزرازیرمیکروسکوپ نوترونی تجزیه تحلیل مینمود.

گاهی میشدبعدازسه ماه جواب سوالی نادرراپیداکندازجمله اینکه اثرانگشت سردواثرانگشت گرم بفاصله شیارهای روی یک اثرانگشت متفاوت هستندازاینروبراحتی قتل هایی که قاتلین مقتول رادرمیدان به همراه اسلحه دردست مقتول رهامینمودندتامشخص گرددکه قتل خودکشی بوده براحتی موشکافی میشد.اثرانگشت انسان مرده باانسان زنده کاملامتفاوت هست.این باوری بودکه اوداشت ودرعین حال بیشتربه بازرس کمک مینمود.

بازرس دراداره پلیس زیادازقاتلین حرف نمیکشیدمیگذاشت پایشان راحتی روی میزبگذارندوبه آنهاتضمین میدادکه هیچ چیزبرعلیه آنهااستفاده نشود.

این رفتاربازرس خوشاینداداره پلیس نبودامااودنبال قاتلین بزرگتری بوددرواقع یک ماهی کوچک رابعدازصیدبه آب میانداخت تاماهی بزرگترراشکارکند.